فرهنگ و هنر

بدون قرار قبلی فیلمی که فرزند زمانه خود نیست

دانا نیوز/ خراسان رضوی یک جامعه شناس و سینماگر در توضیحی ناخواسته درباره این فیلم گفت:

این بحث بخش هایی از داستان را نشان می دهد.

حامد بخشی در گفت وگو با خبرنگار دانا نیوز گفت: در این فیلم شخصیت ها و شخصیت های زیادی وجود دارد. قهرمان اصلی این فیلم یاسمین دختری آلمانی الاصل است که در سن پنج و 6 سالگی از پدرش جدا شد و هیچ ارتباطی با پدرش نداشت. یاسمین فکر می کند که پدرش او را ترک کرده و هیچ توجهی به او نکرده است. در واقع یاسمین از فرهنگ، سنت و جامعه ایرانی بسیار دور است و سال ها بعد به دلیل مرگ و وصیت پدرش به ایران بازگشت. یاسمین از شوهرش جدا شده و این جدایی او را تحت تاثیر قرار می دهد.

شخصیت دوم فیلم، الکس، یاسمین پسر یاسمین است.

به گفته بخشی، قسمت سوم فیلم با وکیل شروع می شود و دنباله ای بر مهندس است. مهندس یکی از شخصیت های کلیدی این فیلم است. او اگرچه در این فیلم چندان بازی نمی کند، اما به لحاظ نقش و تاثیری که در این روایت دارد، نه تنها عاشق یاسمین می شود بلکه نقش یک ناجی را نیز به عنوان مرشد بازی می کند. و دستورالعمل. این شخصیت در تحلیل این فیلم از منظر اجتماعی نقش و تاثیر عمده ای دارد.

وی خاطرنشان می کند که شخصیت های زن و مرد این فیلم یا همان شخصیت سوم در تلاش هستند تا شخصیت را دستکاری کنند و فضا و فرهنگی را ایجاد کنند که او می خواهد به طور کلی به عنوان یک فرهنگ ایرانی به تصویر بکشد.

این جامعه شناس افزود: وقتی هسته فرهنگ ایرانی را جزء منحصر به فرد مدرنیزاسیون می دانند، از گویش مشهدی استفاده می کنند و در لهجه مشهدی اغراق می کنند که شاید برای مردان و زنان جوان ساکن مشهد مناسب باشد. در غیر این صورت استفاده خواهد شد. همچنین استفاده از خانه قدیمی و سایر عناصر و ابزار مانند حوض، سفال و… فضایی فرهنگی ایجاد می کند که نقش شفابخش نیز دارد.

وی افزود: در ادامه تاریخ، وقتی مدرنیته، فرهنگ منطقی، تمدن و تکنولوژی کارساز نیست و درمان داماد الکس ناامید می شود، فرهنگ را می توان فهمید و دید. یک کودک صحبت می کند و صحبت می کند و به نوعی شفا می دهد.

بخشی گفت: از دیگر شخصیت های این فیلم می توان به آلمان اشاره کرد. آلمان اغلب به عنوان نماد مدرنیته و تمدن در نظر گرفته می شود. آلمان کشوری بسیار مدرن و بدون حاشیه سیاسی مانند ایالات متحده است. آلمان مظهر جامعه ای عقلانی است که مشکلات عقل و خرد را حل می کند.

وی گفت: در این فیلم سعی شده زمینه ای ایجاد شود که فرهنگ و مدرنیته مشکلات را حل کند. در این مرحله، مشکلات حل نمی شود و یاسمین با نگرانی وارد فرهنگ می شود و ناخواسته داستان ارائه شده توسط مهندس افسانه ای را رد می کند. به عنوان آخرین اپیزود مهندس شو، کاش می‌توانستم پایین را نگاه کنم و این داستان‌ها را بگویم تا ببینم پدرت چه چیزهایی را پشت سر گذاشته و یاسمین می‌گوید چیزی نمی‌خواهد، بلیت بازگشت به آلمان را آماده کرده است.

منتقد سینما سرانجام نزد مهندس رفت و از او خواست قبر پدرش را نشان دهد. سپس مهندس به عنوان یک مهندس برای رشد یاسمین دنبال می کند و دنباله نهایی این راهنما ظاهر می شود.

بخشی می گوید: این داستان اولین لایه روایت فیلم است که اساساً بر اساس روایت های موجود در فیلم است. کارگردان تضادهای دیگری هم در فیلم ایجاد می کند، مثل لاک پشت با آسا یا فضای شروع و پایان فیلم. الی یکی از پرکاربردترین نمادهای سنتی بر خلاف مدرن است. نمونه دیگر، تفاوت بازسازی معبد رضوی و سفال خانه قدیمی و عدم تمایل او به تسلیم شدن است.

وی در ادامه گفت: اگر همین فضای روایی به صورت عمیق بررسی شود، این فیلم در اصل یک فیلم صوفیانه است. در واقع از نوع داستان یک صوفی است که به شیوه ای مدرن مربی دارد. داستان مردی که در نهایت با مشاورش همراه شد و در نهایت در تمام تلاش هایش شفا یافت. پس اگر این فیلم را در یک پیام خلاصه کنیم، می توان گفت که شفابخش فرهنگ و سنت است. به عبارت دیگر آنچه از دست رفته تمدن، تکنولوژی و آبادانی نیست، بلکه بازگشت به فرهنگ و سنت های کهن و اسلامی ایرانی است.

به گفته این جامعه شناس، اگر گفته شود این فیلم در دهه 1370 ساخته شده و امروز اکران شده است، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه این فیلم در اوایل دهه 1400 ساخته شده و بخشی از دهه 70 نبوده، وجود ندارد.

باچي مي گويد كه سنت سقوط يك جمله سرراست است، اما اصطلاحي 1400 كلمه اي نيست. بنابراین به نظر من این فیلم نمی تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. فکر نمی کنم این فیلم فروش خوبی داشته باشد چون فضا و زمان اجتماعی را بازتاب نمی دهد و جامعه امروز را بازتاب نمی دهد. در واقع در این فیلم بینندگان نمی توانند با کشمکش ها و مسائل جاری خود همراه شوند.

وی افزود: این فیلم حاصل سرخوردگی فعالان فرهنگی و اجتماعی جامعه برای 40 سال بهبود و بهبود عقلانی است. تصوف هجری که در قرن هفتم، هشتم یا نهم توسعه یافت، پیشه ای از فرهنگ و تمدن اسلامی در آن زمان بود. علم شد و مردم به تصوف بازگشتند. در واقع تصوف علم یا رقابتی نادرست است که عقلانیت را الگو می داند.

«فکر می‌کنم نگاه صوفیانه این فیلم با ظهور و سقوط جادو در جامعه مانند استفاده از متون دعا، فال، فال و توسعه سریع و تدریجی عطرها همراه است. امروزه علم با طب عقلی رقابت می‌کند. این فیلم.” نگرش ها و دیدگاه های جامعه امروزی یا موج جامعه امروزی را با هم ترکیب کرد و به نوعی شکل داد.

بخشی گفت: حسرت یک موضوع رایج در داستان و فیلمسازی است، اما امروز جامعه حسرت را نمی خواهد و مشکلات جدی تری دارد. در واقع حسرت اجتماع افراد مرفهی است که نیازهای اولیه آنها برآورده می شود. در چنین مواقعی مخاطب گذشته خود را به یاد می آورد.

علاوه بر این، بین سال های 1695 تا 1400، جامعه ایرانی در آرزوی راه حلی بود، اما وجود نداشت. در واقع، حسرت موضوع بسیار مهمی است، اما ممکن است در شرایط فعلی درست نباشد.

توضیحات ناخواسته حامد بهسی از این فیلم را اینجا ببینید

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا