خلاصه کتاب بازگشت به اعماق | اثر حمیدرضا حسنی

خلاصه کتاب بازگشت به اعماق اثر حمیدرضا حسنی: سفری به عمق هستی و معنا

کتاب «بازگشت به اعماق» اثری عمیق و پرکشش از حمیدرضا حسنی است که خواننده را به سفری نفس گیر در دل پرسش های بنیادین هستی دعوت می کند و جویندگان حقیقت را در کشف معنای وجود یاری می رساند. این رمان مهیج، با داستانی معمایی و فلسفی، پاسخی دلنشین به ابهامات دیرینه انسان در خصوص «من کیستم؟» و «برای چه هستم؟» ارائه می دهد و دریچه ای نو به سوی درک درونیات بشر می گشاید.

مقدمه: کاوشی در بطن حقیقت و خودشناسی

در پهنه وسیع ادبیات معاصر ایران، آثاری پدید می آیند که فراتر از روایت صرف، خواننده را به تأمل و تعمق وا می دارند. «بازگشت به اعماق» از آن دست کتاب هاست که با لحنی داستانی و روایتی جذاب، از مرزهای معمول می گذرد و به حریم سوالات وجودی انسان قدم می گذارد. حمیدرضا حسنی در این اثر، با هنرمندی تمام، داستانی را پی ریزی می کند که نه تنها سرگرم کننده است، بلکه آینه ای در برابر روح انسان قرار می دهد تا خود را در آن به نظاره بنشیند. این کتاب دعوتی است به یک سفر درونی، به جایی که پاسخ های حقیقی نه در دنیای بیرونی، که در اعماق وجود هر فرد نهفته است. نویسنده با به تصویر کشیدن این مسیر پر فراز و نشیب، خواننده را وادار به بازنگری در باورها و دیدگاه های خود می کند و او را در این مسیر خودشناسی و کشف معنا همراهی می نماید. رمان در بستر یک ماجراجویی پر رمز و راز، مفاهیم فلسفی سنگین را به گونه ای ملموس و قابل درک ارائه می دهد که هم برای علاقه مندان به فلسفه و هم برای خوانندگان عمومی جذابیت دارد و زمینه را برای یک تجربه متفاوت و عمیق فراهم می آورد.

حمیدرضا حسنی، خالق جهان های عمیق

حمیدرضا حسنی، نویسنده ای که آثارش همواره با دغدغه های فلسفی و جستجوهای معنایی درهم آمیخته است، در ادبیات معاصر ایران جایگاه ویژه ای دارد. قلم او به گونه ای است که خواننده را به چالش می کشد و او را به فکر وا می دارد. حسنی نه تنها داستان پردازی چیره دست است، بلکه فیلسوفی در لباس نویسنده به شمار می رود که از طریق روایت، مفاهیم انتزاعی را به تجربه های ملموس تبدیل می کند. آثار او معمولاً با لایه های پنهان و نمادین همراه هستند که کشف آن ها نیازمند تأمل و خوانش عمیق است. او با زبانی ساده و در عین حال پرمغز، پیچیده ترین مسائل هستی را به گونه ای مطرح می کند که نه تنها برای اهل فن، بلکه برای خوانندگان عادی نیز قابل درک باشد.

در «بازگشت به اعماق»، این ویژگی های قلم حسنی به اوج خود می رسند. او با خلق یک دنیای موازی و شخصیت هایی که هر کدام نمادی از جنبه ای از وجود انسان هستند، تابلویی عمیق از نبرد درونی انسان با خویشتن و جستجوی او برای حقیقت را ترسیم می کند. دغدغه های نویسنده پیرامون هویت، هدف، آزادی اراده و ارتباط انسان با نیروی برتر، در تار و پود این رمان تنیده شده اند و آن را به اثری ماندگار در ژانر رمان های فلسفی ایرانی بدل کرده اند. او با هر جمله، خواننده را گامی به سوی کشف خود و جهان اطرافش رهنمون می سازد و این حس همراهی، از نقاط قوت برجسته قلم اوست.

سفری پر رمز و راز به سوی کشف درون: خلاصه داستان بازگشت به اعماق

«بازگشت به اعماق» داستانی پرفراز و نشیب را روایت می کند که با زندگی روزمره یک جوان آغاز می شود و رفته رفته به یک سفر ماورایی و فلسفی تبدیل می گردد. این سفر، بیش از آنکه یک جابجایی فیزیکی باشد، پیمودن مسیرهای درونی و کشف لایه های پنهان وجودی است.

آغاز سفر شاهرخ و جرقه های پرسشگری

شاهرخ، شخصیت اصلی داستان، جوانی است دانشجو در رشته علوم انسانی که زندگی اش را با رانندگی تاکسی می گذراند. در ظاهر، زندگی او کاملاً عادی و تکراری به نظر می رسد، اما ذهن جستجوگر و روح پرسشگرش، او را از توده مردم جدا می کند. هر روز، در تاکسی اش، او با ده ها انسان مختلف از اقشار گوناگون جامعه روبرو می شود. گفت وگو با مسافران، هر یک با دیدگاه ها، دغدغه ها و باورهای خاص خود، برای شاهرخ فرصتی است تا با تفکرات متنوع آشنا شود. این تعاملات، جرقه هایی از پرسشگری را در ذهن او شعله ور می سازد. او به ماهیت هستی، معنای زندگی، و جایگاه انسان در این جهان می اندیشد. این سوالات اولیه، بذرهایی هستند که در ذهن شاهرخ کاشته می شوند و او را برای اتفاقات پیش رو آماده می کنند.

ورود به سرزمین سحرآمیز سیارا

در اوج این سردرگمی ها و پرسش ها، اتفاقی غیرمنتظره و عجیب، مسیر زندگی شاهرخ را برای همیشه تغییر می دهد. او ناگهان خود را در سرزمینی مرموز و سحرآمیز می یابد که ساکنان آن را سیارا می نامند. این سرزمین، با قوانین و قواعد خاص خود، دنیایی کاملاً متفاوت از هر آن چیزی است که شاهرخ تاکنون تجربه کرده است. ورود به سیارا، نه تنها یک تغییر مکان فیزیکی، بلکه ورود به یک بُعد جدید از هستی است. قوانین این سرزمین، منطق خاص خود را دارد و شاهرخ باید راهی برای سازگاری با آن بیابد. اینجا جایی است که مفاهیم روزمره رنگ می بازند و او با حقایقی روبرو می شود که درک آن ها نیازمند گشودن چشم دل است. این بخش از داستان، آغاز یک ماجراجویی حقیقی است که نه تنها شاهرخ، بلکه خواننده را نیز به دنیایی ناشناخته و پر رمز و راز می کشاند.

مواجهه با چالش ها و درس های عمیق

در سرزمین سیارا، شاهرخ با ساکنان عجیب و غریب و در عین حال حکیم آنجا روبرو می شود. در میان این شخصیت ها، «هامر» به عنوان یک راهنما یا معلم روحانی، نقش محوری ایفا می کند. هامر سعی دارد شاهرخ را با قوانین درونی سیارا و ماهیت واقعی قدرت آشنا کند. شاهرخ در این سرزمین با چالش های متعددی روبرو می شود که هر یک او را به سمت کشف حقایق عمیق تر سوق می دهند. یکی از بزرگترین معضلات شاهرخ، تقابل میل او به کنترل و هدایت مردم از طریق زور و ابهت، در مقابل درک و پرورش نیروی درونی است که هامر بر آن تأکید دارد. شاهرخ که از دنیای بیرونی و عادت های خود آمده، در ابتدا تلاش می کند تا با منطق و قدرت بیرونی بر اوضاع مسلط شود، اما به تدریج متوجه می شود که راه و رسم سیارا کاملاً متفاوت است.

هامر به شاهرخ می گوید: «مردم سیارا از درون هدایت می شن و هیچ چیز نمی تونه اون ها رو گمراه کنه. ولی تو فکر می کنی میشه با زور و ابهت و ترس مردم رو هدایت کرد. نیرویی که تو در دل مردم سیارا حس می کردی از دنیای بیرون نیست. خود انسان باید اون رو بفهمه و پرورش بده تا بتونه با آفرینش ارتباط برقرار کنه.» این دیالوگ، سنگ بنای اصلی کشمکش فلسفی داستان است و مسیر تحول شاهرخ را نشان می دهد.

او با موقعیت هایی روبرو می شود که تصمیمات و انتخاب هایش، نه تنها سرنوشت خود، بلکه مسیر داستان و حتی مردم سیارا را شکل می دهند. این چالش ها، او را وادار می کنند تا از قالب فکری خود بیرون بیاید و به عمیق ترین لایه های وجودش سفر کند.

اوج گیری داستان و درک نهایی شاهرخ

سفر شاهرخ در سیارا به اوج خود می رسد و او با حقایقی روبرو می شود که دیدگاهش را نسبت به قدرت، هدایت و معنای واقعی زندگی دگرگون می کنند. او به تدریج درمی یابد که تلاش برای کنترل بیرونی و اعمال قدرت از طریق زور، نه تنها راهگشا نیست، بلکه می تواند منجر به گمراهی شود. در نقطه اوج داستان، شاهرخ با نتیجه اعمال و تفکرات خود مواجه می شود. او می فهمد که به جای گشودن دل ها به روی نیروی برتر و فهماندن نیروی آفریدگار از راه نشانه ها، تنها قدرت دنیایی و عناصر آن را به مردم القا کرده است.

شاهرخ با خود می اندیشد: «او فقط می توانست مردم را کنترل کند. هیچ کاری برای گشودن دل ها به روی نیروی برتر انجام نشده بود. به جای فهماندن نیروی آفریدگار و آفرینش از راه نشانه ها فقط قدرت دنیا و عناصرش را به مردم القا کرده بود…» این اعتراف درونی، نشان از درک عمیق شاهرخ از اشتباهات گذشته و آغاز یک تحول بنیادین در او دارد.

پایان داستان، با اینکه برخی جزئیات برای حفظ جذابیت پنهان می مانند، به یک نتیجه گیری فلسفی عمیق می انجامد. شاهرخ به درکی نهایی از مفهوم «نیروی برتر» و «هدایت از درون» می رسد. او متوجه می شود که حقیقت و معنای حقیقی در کنترل دیگران نیست، بلکه در شناخت و پرورش همان نیروی درونی است که هامر از آن سخن می گفت. این پایان، تلنگری برای خواننده است تا او نیز به همین درک عمیق برسد و سفر خود را در مسیر خودشناسی آغاز کند.

بازگشت به اعماق: تحلیل مضامین و مفاهیم فلسفی

«بازگشت به اعماق» صرفاً یک داستان ماجراجویانه نیست؛ بلکه بستری برای طرح و تحلیل عمیق ترین مفاهیم فلسفی و هستی شناختی است. حمیدرضا حسنی با ظرافتی خاص، این مفاهیم را در تار و پود روایت تنیده و آن ها را به جزئی جدایی ناپذیر از تجربه خواننده تبدیل کرده است.

خودشناسی و جستجوی معنای وجودی

از همان آغاز داستان، دو سوال بنیادین «من کیستم؟» و «برای چی هستم؟» در ذهن شاهرخ و به تبع آن در ذهن خواننده طنین انداز می شوند. این کتاب پاسخ های سطحی ارائه نمی دهد، بلکه با کشاندن شاهرخ به سفری درونی، راهی برای یافتن پاسخ های عمیق و شخصی به این سوالات فراهم می آورد. شاهرخ در سیارا با بخش هایی از وجود خود روبرو می شود که پیش از این از آن ها غافل بوده است. او می فهمد که خودشناسی نه تنها شناخت نقاط قوت و ضعف، بلکه درک ارتباط عمیق انسان با هستی و یافتن هدف والاتر از یک زندگی روزمره است. این بخش، خواننده را به یک خودکاوی عمیق دعوت می کند و اهمیت شناخت خویش را در یافتن معنای زندگی برجسته می سازد.

تقابل نیروی درونی و کنترل بیرونی

یکی از محوری ترین مضامین «بازگشت به اعماق»، تقابل میان قدرت درونی و کنترل بیرونی است. شاهرخ در ابتدا می کوشد تا با اعمال قدرت و ایجاد ترس، مردم سیارا را هدایت کند. این رویکرد، نمادی از تفکر رایج در دنیای مدرن است که به قدرت های ظاهری و بیرونی متکی است. اما هامر و سایر ساکنان سیارا، او را به سمتی سوق می دهند که درک کند نیروی حقیقی، در درون هر فرد نهفته است. این نیرو نه با زور، بلکه با فهم و پرورش قابل دستیابی است. کتاب به وضوح نشان می دهد که هدایت حقیقی، نه از طریق تسلط و ترس، بلکه با بیدار کردن آگاهی و توانمندی های نهفته در افراد میسر می شود. این تقابل، چالشی عمیق برای شاهرخ است تا از خود برون رفته و به خویش بازگردد.

ارتباط با آفرینش و نیروی برتر

رمان به شکلی ظریف و نمادین به مفهوم «نیروی برتر» و ارتباط انسان با آفرینش می پردازد. این مفهوم، نه به صورت خشک و مستقیم، بلکه در بستر داستان و از طریق تجربیات شاهرخ مطرح می شود. سیارا و قوانین آن، خود نمادی از جهان هستی و ارتباط ارگانیک موجودات با یکدیگر و با نیرویی والاتر است. شاهرخ به تدریج درمی یابد که نیروی حقیقی، همان اتصال به این آفرینش و درک نشانه های آن است. این درک، او را از دنیای محدود خود رها کرده و به یک جهان بینی وسیع تر رهنمون می سازد. نویسنده در این بخش، خواننده را به تأمل در مفهوم وجود و خالق آن دعوت می کند و راهی برای ارتباط عمیق تر با هستی نشان می دهد.

آزادی اراده، مسئولیت پذیری و پیامد انتخاب ها

در طول سفر شاهرخ در سیارا، موضوع آزادی اراده و پیامدهای انتخاب های او به کرات به چشم می خورد. هر تصمیمی که شاهرخ می گیرد، نه تنها مسیر او را تغییر می دهد، بلکه بر سرنوشت ساکنان سیارا نیز تأثیر می گذارد. این امر، حس مسئولیت پذیری را در او بیدار می کند. کتاب به وضوح نشان می دهد که انسان، خالق سرنوشت خویش است و هر انتخاب، هرچند کوچک، می تواند امواج بزرگی از تغییر را ایجاد کند. این بخش از داستان، خواننده را به تامل در مورد انتخاب های خود و تأثیر آن ها بر زندگی خویش و دیگران وامی دارد و او را با مفهوم سنگین و در عین حال رهایی بخش آزادی اراده آشنا می کند.

نمادگرایی و جهان بینی نویسنده در بازگشت به اعماق

حمیدرضا حسنی در «بازگشت به اعماق» از نمادگرایی عمیقی برای انتقال پیام های خود بهره می برد. سرزمین سیارا خود یک نماد است؛ نمادی از بُعد درونی وجود انسان یا حتی جهانی آرمانی که بر پایه قوانین متفاوت از دنیای مادی ما بنا شده است. شخصیت هامر، می تواند نمادی از خرد باطنی یا راهنمای روحانی باشد که هر انسانی در مسیر خودشناسی به آن نیاز دارد. تقابل کنترل بیرونی و هدایت درونی نیز یک نماد بزرگ از دو رویکرد متفاوت به زندگی و قدرت است. نویسنده با این نمادها، نه تنها داستان را جذاب تر می کند، بلکه لایه های معنایی متعددی به آن می بخشد که هر خواننده ای می تواند با توجه به سطح درک خود، از آن ها بهره برداری کند. جهان بینی نویسنده در این کتاب، بر پایه خودشناسی، درک نیروی باطنی و اتصال به آفرینش استوار است؛ جهان بینی که به دنبال بازگشت انسان به اصل خویش و یافتن آرامش درونی است.

شخصیت های کلیدی و نقش آن ها در روایت بازگشت به اعماق

در هر داستان عمیقی، شخصیت ها نقش ستون های اصلی را ایفا می کنند که بار معنایی و پیشبرد روایت بر دوش آن هاست. در «بازگشت به اعماق» نیز، دو شخصیت اصلی به نام های شاهرخ و هامر، با پیچیدگی ها و نقش های متفاوت خود، محوریت داستان و مفاهیم فلسفی آن را تشکیل می دهند.

شاهرخ: آینه ای از جستجوی انسان

شاهرخ، شخصیت اصلی داستان، بیش از یک راننده تاکسی معمولی، آینه ای از پرسش های بی شمار هر انسانی در جستجوی معناست. او در ابتدا فردی نسبتاً عادی به نظر می رسد که در زندگی روزمره خود غرق است، اما روح کنجکاو و ذهن پرسشگرش او را از دیگران متمایز می کند. شاهرخ نمادی از انسانی است که در ابتدای راه خودشناسی قرار دارد؛ کسی که با سوالات بنیادین «من کیستم؟» و «برای چه هستم؟» دست و پنجه نرم می کند. او تشنه حقیقت است، اما راه و رسم آن را نمی داند. نقاط قوت او در کنجکاوی و شهامت ورود به دنیای ناشناخته است، اما نقاط ضعفش در تمایل به کنترل بیرونی، تکیه بر منطق مادی و عدم اعتماد به نیروی درونی، او را به چالش می کشد. تحول شاهرخ در طول داستان، نمادی از مسیری است که هر فرد برای رسیدن به خودآگاهی و آرامش درونی باید طی کند. او با هر تجربه، گامی به سوی بلوغ فکری و روحی برمی دارد و خواننده را با خود در این دگرگونی همراه می کند.

هامر: راهنما و تجسم حکمت

هامر، شخصیتی که در سرزمین سیارا با شاهرخ روبرو می شود، نقش راهنما، معلم و تجسم حکمت را در داستان ایفا می کند. او نمادی از آن خرد باطنی و آگاهی است که در طول مسیر خودشناسی به کمک انسان می آید. هامر نه تنها به شاهرخ کمک می کند تا قوانین سیارا را درک کند، بلکه با صبر و حوصله، او را با مفاهیم عمیق تری مانند نیروی درونی و ارتباط با آفرینش آشنا می سازد. او با سخنان و اقداماتش، شاهرخ را به سمت تأمل و خودکاوی سوق می دهد و به او نشان می دهد که راه حقیقت نه از طریق زور و کنترل، بلکه از راه فهم و پرورش نیروی باطنی میسر می شود. نقش هامر در داستان، فراتر از یک شخصیت مکمل است؛ او نیرویی الهام بخش است که مسیر تحول شاهرخ را هموار می سازد و به او در درک پیامدهای انتخاب هایش کمک می کند. این رابطه استاد-شاگردی، یکی از جذاب ترین جنبه های رمان است که به مفاهیم عمیق فلسفی جان می بخشد.

بازگشت به اعماق برای کدام خوانندگان سفری جذاب خواهد بود؟

کتاب «بازگشت به اعماق» اثری است که طیف وسیعی از خوانندگان را می تواند مجذوب خود کند، به خصوص آن دسته از افرادی که به دنبال تجربه ای فراتر از یک رمان صرف هستند و دوست دارند در صفحات کتاب به دنبال پاسخ هایی برای سوالات وجودی خود بگردند. این کتاب نه تنها برای علاقه مندان به ادبیات داستانی که از داستان های پر رمز و راز و جذاب لذت می برند، مناسب است، بلکه می تواند یک چراغ راهنما برای کسانی باشد که در مسیر خودشناسی گام برداشته اند.

این رمان به علاقه مندان به رمان های فلسفی و معمایی به شدت توصیه می شود. کسانی که از مطالعه آثاری چون «دنیای سوفی» یا «کیمیاگر» لذت برده اند و دوست دارند در یک فضای داستانی با مفاهیم عمیق هستی شناسی درگیر شوند، در این کتاب گمشده خود را پیدا خواهند کرد. معمای سفر شاهرخ به سرزمین سیارا و تلاش او برای درک قوانین آن، لایه ای از هیجان و تعلیق به داستان می افزاید که خواننده را تا پایان با خود همراه می کند.

دانشجویان و پژوهشگران علوم انسانی و فلسفه نیز می توانند از این کتاب بهره های فراوان ببرند. «بازگشت به اعماق» به خوبی نشان می دهد که چگونه می توان مفاهیم پیچیده فلسفی را در قالب یک روایت داستانی ساده و قابل فهم ارائه داد. این رمان می تواند به عنوان نمونه ای از رمان های فلسفی ایرانی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و به درک بهتر ساختار و مضامین این ژانر کمک کند.

همچنین، این کتاب برای خوانندگان کنجکاو که قصد مطالعه یک اثر متفاوت و عمیق را دارند اما پیش از خرید یا شروع، مایلند با خلاصه و درون مایه اصلی آن آشنا شوند، فرصتی بی نظیر برای کشف یک اثر ارزشمند است. اگر زمان کافی برای مطالعه کامل یک کتاب فلسفی و طولانی را ندارید، این خلاصه به شما کمک می کند تا با کلیت داستان و پیام آن آشنا شوید و شاید همین آشنایی، شما را به خواندن کامل کتاب ترغیب کند.

در نهایت، طرفداران آثار حمیدرضا حسنی نیز از این کتاب لذت خواهند برد، چرا که «بازگشت به اعماق» اوج هنر قلم و دغدغه های فلسفی این نویسنده را به نمایش می گذارد و به شناخت عمیق تر از جهان بینی او کمک می کند. این کتاب، دعوتی است به یک سفر درونی که هر کسی می تواند در آن، بخشی از وجود خود را کشف کند.

نکاتی برای تجربه ای عمیق تر از مطالعه بازگشت به اعماق

برای کسانی که پس از مطالعه این خلاصه، تصمیم به غرق شدن کامل در دنیای «بازگشت به اعماق» می گیرند، نکاتی وجود دارد که می تواند تجربه مطالعه آن ها را غنی تر و پربارتر کند. این کتاب لایه های پنهانی دارد که با یک بار خواندن ممکن است به طور کامل آشکار نشوند.

  • توجه به جزئیات و نمادها: حمیدرضا حسنی در این رمان به شدت از نمادگرایی بهره برده است. هر عنصر، هر شخصیت و حتی هر اتفاق در سرزمین سیارا می تواند حامل یک معنای عمیق تر باشد. هنگام مطالعه، سعی کنید به این جزئیات توجه بیشتری کنید. برای مثال، خود سرزمین سیارا، شخصیت هامر، یا حتی وسایل نقلیه ای که شاهرخ با آن ها سروکار دارد، همگی می توانند نمادهایی از مفاهیم بزرگتر باشند.
  • تأمل در دیالوگ ها: دیالوگ های میان شاهرخ و هامر، و حتی شاهرخ با سایر مسافرانش در بخش ابتدایی، مملو از سوالات و پاسخ های فلسفی هستند. این گفت وگوها صرفاً برای پیشبرد داستان نیستند، بلکه نکات کلیدی کتاب و درس های اصلی آن را در خود جای داده اند. پس از خواندن هر دیالوگ مهم، لحظه ای درنگ کنید و به مفهوم عمیق آن فکر کنید.
  • ارتباط با تجربیات شخصی: «بازگشت به اعماق» یک رمان تجربه محور است که بر خودشناسی تأکید دارد. سعی کنید مفاهیم مطرح شده در کتاب را با تجربیات و پرسش های شخصی خود مرتبط سازید. آیا شما نیز همچون شاهرخ، درگیر سوالاتی درباره معنای وجود و هویت خود هستید؟ چگونه پاسخ های کتاب می تواند به شما در این مسیر کمک کند؟ این ارتباط شخصی، کتاب را برای شما ملموس تر و عمیق تر خواهد کرد.
  • بازخوانی بخش های کلیدی: برخی قسمت ها، به ویژه بخش های مربوط به تحلیل های فلسفی و مکاشفات شاهرخ، ممکن است نیازمند بازخوانی باشند. خواندن دوباره این بخش ها می تواند به درک عمیق تر پیام های اصلی کتاب و کشف ارتباطات پنهان میان آن ها کمک کند.
  • بحث و تبادل نظر: اگر فرصت داشتید، پس از مطالعه کتاب با دوستان یا گروه های کتابخوانی در مورد آن بحث کنید. شنیدن دیدگاه های دیگران می تواند زوایای جدیدی از کتاب را برای شما آشکار سازد و به درک جامع تر شما از مفاهیم آن کمک کند.

مشخصات کتاب بازگشت به اعماق

برای آن دسته از خوانندگانی که قصد دارند این اثر ارزشمند را به کتابخانه شخصی خود اضافه کنند و اطلاعات دقیق تری از مشخصات فیزیکی و انتشار آن داشته باشند، جدول زیر حاوی جزئیات مهم کتاب «بازگشت به اعماق» است:

مشخصه اطلاعات
نام کامل کتاب بازگشت به اعماق
نویسنده حمیدرضا حسنی
ناشر انتشارات یوحنا
سال انتشار ۱۳۹۸
تعداد صفحات ۱۶۴ صفحه
زبان فارسی
شابک (ISBN) 978-600-7767-84-9
موضوع (ژانر) داستان و رمان فلسفی ایرانی

این اطلاعات به خوانندگان کمک می کند تا در صورت تمایل به تهیه نسخه چاپی یا الکترونیکی کتاب، به راحتی آن را شناسایی و پیدا کنند. این کتاب با تعداد صفحات معقول خود، می تواند در مدت زمان نسبتاً کوتاهی مطالعه شود، اما عمق مفاهیم آن، نیاز به تأمل و بازخوانی دارد.


در پایان، «بازگشت به اعماق» بیش از یک رمان، دعوتی است به سفری به سوی درون. این کتاب به خواننده یادآور می شود که پاسخ های بزرگترین سوالات هستی، نه در بیرون و در کنترل دیگران، بلکه در شناخت و پرورش نیروی درونی و ارتباط با آفرینش نهفته است. حمیدرضا حسنی با خلق این اثر، نه تنها یک داستان جذاب را روایت می کند، بلکه چراغی در مسیر خودشناسی انسان روشن می سازد. این رمان، اثری است که پس از اتمام مطالعه نیز، افکار و روح خواننده را به خود مشغول می دارد و او را به تأمل در زندگی و جایگاه خویش در جهان هستی وامی دارد.

دکمه بازگشت به بالا