دور اول مذاکرات و آینده آن!

دور اول مذاکرات و آینده آن!

به نظر می رسد که مذاکرات در آینده به تدریج شکل مستقیمی به خود گیرد و دیدار کوتاه و چند دقیقه ای عراقچی و ویتکاف پس از مذاکرات غیر مستقیم نوعی ریل گذاری و مقدمه سازی برای تغییر شکل گفتگوها است. 

به گزارش دانا نیوز صابر گل عنبری در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: چنان که در یادداشت قبلی پیش بینی شد دو طرف ایرانی و آمریکایی مذاکرات شنبه را مثبت و سازنده ارزیابی کردند. فقط مانده است که ترامپ طی اظهارنظری با بالا بردن دُز خوشبینی از احتمال دستیابی به توافقی «قریب الوقوع» بگوید!

پیوست رسانه ای تیم مذاکراتی ایرانی در این دور بر خلاف گذشته قابل توجه بود. گویا رویکرد رسانه ای خاص ترامپ باعث شده است که طرف ایرانی در سیاست رسانه ای محافظه کارانه خود تجدیدنظر و حتی قبل از طرف آمریکایی اطلاع رسانی کند. 

ترامپ هر چند دشمن رسانه های سنتی است اما شیفته رسانه و تصویر است و دوست دارد همه چیز را رسانه ای کند و اهمیت زیادی به امر تصویرسازی و روایت می دهد. 

به نظر می رسد که مذاکرات در آینده به تدریج شکل مستقیمی به خود گیرد و دیدار کوتاه و چند دقیقه ای عراقچی و ویتکاف پس از مذاکرات غیر مستقیم نوعی ریل گذاری و مقدمه سازی برای تغییر شکل گفتگوها است. 

با وجود ابراز رضایت عراقچی و ویتکاف درباره دور اول گفتگوها اما «شروع آسان» مذاکرات به معنای «پیشروی آسان» آن نیست. مذاکرات در دورهای بعدی در فضای میان خوشبینی و بدبینی در نوسان باشد و هیچ بعید نیست که در بازه زمانی خاصی هم تا مرز انفجار نیز پیش برود و حتی ترامپ خروج از آن را به عنوان اهرم فشار مطرح کند اما فرو نمی پاشد و ادامه خواهد یافت. 

در نهایت احتمال توافق ایران و آمریکا از عدم توافق بیشتر است؛ هر چند در این مسیر بعید نیست که خلقیات مذاکراتی او در مراحل خاصی مشکل ساز شود. به عنوان مثال حتی اگر گفتگوها به نقطه توافق بسیار نزدیک شود بعید نیست با طرح خواسته و مساله جدیدی شوک ‎های جدی را برای گرفتن امتیازات بیشتر وارد کند.

در واقع چهار فاکتور می ‎تواند پیشران توافق -چه موقت و چه نهایی- باشد؛ نخست شخصیت خاص خود ترامپ خلاصه شدن دستور کاری مذاکرات در پرونده هسته ای که عجله رئیس جمهور آمریکا تسهیل گر آن است شرایط و وضعیت خاص ایران فضای منطقه ای نسبتا مساعد و عدم امکان لابیگری مشترک اسرائیل و عربستان علیه مذاکرات. 

اما در این میان متغیر تعیین کننده خود ترامپ است که برخلاف «دولت پنهان» آمریکا چندان خود را در گیر و دار مسائل و مشکلات تاریخی میان ایران و آمریکا نمی بیند و به راحتی از این موانع عبور می کند؛ اما دولت بایدن و اروپایی ها چنین نبوده و نیستند.

ترامپ بیشتر به دلایل روانشناختی شیفته توافق سریع -چه با ایران چه روسیه و چین و غیره- غالبا با هدف نوعی تصویرسازی است و تاکنون آن را به طرق مختلف با تاکید مداوم بر تمایل خود به مذاکره و توافق با تهران ارسال نامه و … نشان داده است. 

در این میان هر چند نباید از اهمیت تهدیدهای بی سابقه کنونی آمریکا علیه ایران و گسیل داشتن تجهیزات جنگی به منطقه فروکاست اما سخنی به گزاف هم نیست اگر گفته شود که این «نظامی گری» قبل از این که نشانه ای جدی از احتمال وقوع یک جنگ و درگیری نظامی باشد بیشتر با هدف تسریع روند دستیابی به توافق و نشانگر عجله ترامپ در این باره است. 

البته این تهدیدات انگیزه های دیگری هم جز فشار حداکثری بر تهران برای رسیدن به توافق دارد که به نوعی نقش کاتالیزور برای رسیدن به این غایت را ایفا می کند؛ از جمله تزریق حس اطمینان به دولت راستگرای اسرائیل و لابی تندروی آن در آمریکا با هدف کنترل و مهار آن و همچنین تلاشی پیشینی برای روایت سازی بعد از توافق و تصویر آن از موضع قدرت. 

با این حال اگر ترامپ در اثنای مذاکرات با هدف شکستن بن بست های احتمالی به این ادراک برسد که می تواند سطحی محدود از کاربرد زور را «بدون هر گونه هزینه خاصی» اعمال کند به آن متوسل می شود. 

اما در کل این نگاه که ترامپ به دنبال زمینه سازی برای جنگ و درگیری نظامی است بیانگر عدم شناخت شخصیت اوست. ترامپ آدم عجولی برای دستیابی به اهدافش است و چندان خود را در گیر و دار چنین مقدمه سازی های زمان بری برای رسیدن به اهدافش نمی کند. او به علت هزینه های جنگ میانه ای با آن ندارد. مبنای تصمیماتش هم هزینه فایده اقتصادی است و به همین علت هم وقتی تعرفه ها بر خلاف انتظاراتش به امر زیان باری بدل شد سریعا بیشتر آن ها را به حالت تعلیق درآورد. 

اما ترامپ در کنار تلاش برای توافق با تهران در منطقه به دنبال عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان نیز هست که بدون توقف جنگ غزه امکانپذیر نیست. در سایه عدم امکان تشکیل کشور فلسطین به عنوان ما به ازای برقراری روابط ریاض و تل آویو ظاهرا ترامپ تلاش دارد از توقف جنگ و بازسازی غزه محملی و پلی جایگزین برای آن بسازد. 

در این میان ترامپ قرار است ماه دیگر به ریاض و منطقه سفر کند که احتمالا پیش درآمد آن آتش بس در غزه در دو سه هفته پیش رو باشد. بعد از آن باید دید چه اتفاقی در دیگر پرونده های منطقه ای می افتد. 

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا