علم الهدی: دولت جدید آداب حکمرانی سینما را به حیات طبیعیاش نزدیک کند
یک کارشناس سینما با انتقاد از اصرار حضور صد درصدی دولتها در شکلگیری جریان فیلمسازی گفت: شکل واقعی سینما زمانی میتواند به شکل اصلی خود نزدیکتر شود که همه ما “دولت”و “فعالان” به حیات طبیعی سینما متعهد باشیم و چارهایی نداریم که آداب حکمرانی سینما را در دولت جدید به زبان این حیات طبیعی نزدیکتر کنیم.
به گزارش دانا نیوز، هفته گذشته در مراسمی که در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد، به ۴۲ کارگردانی که صلاحیت فیلمسازی آنها در «شورای بررسی صلاحیت کارگردانی فیلم اول» تایید شده بود، گواهینامه اعطا شد.
در آن برنامه که با تجلیل از کیانوش عیاری و مسعود جعفری جوزانی نیز همراه بود، محمد خزاعی – رییس سازمان سینمایی – گفته بود: از ۱۲۹ فیلمسازی که در این شورا صلاحیت حرفهای آنها تایید شده، حدود ۴۵ درصد موفق به تولید آثار خود شدند که ۶۵ درصد آنها، کارگردانان استانهایی غیر از تهران بودند.
طبق گزارش شفافسازی بنیاد سینمایی فارابی که آن هم هفته گذشته منتشر شد، مشخص است که در این شورا از سال ۱۴۰۱ تا پایان ۱۴۰۲ به ۱۲۹ نفر مجوز کارگردانی فیلم اول داده شده است که در مورد بسیاری از آنها اطلاعاتی درباره فیلمهای تولیدیشان منتشر نشده است.
بیشتر بخوانید:
شفافسازی مالی بنیاد فارابی از فیلمهای تولیدی سه سال اخیر
خروجی شورای بررسی صلاحیت کارگردانی فیلم اول در حالی در روزهای پایانی مدیریت فعلی وزارت ارشاد منتشر شده که از ابتدای آغاز به کار این شورا بحثهایی درباره آن مطرح بود.
این مسئولیت در گذشته و در سالهایی از دهههای ۷۰ و ۸۰ خورشیدی برعهده کانون کارگردانان خانه سینما بود و حدود پنج نفر از اعضای این کانون به بررسی تقاضاها میپرداختند که این کار بعدها (تقریبا از دولت نهم) به وزارت ارشاد محول شد. اما با توجه به اینکه از ابتدای کار دولت سیزدهم مدیران سینمایی و وزارت ارشاد بر ریلگذاری جدید در سینما تاکید داشتند، ارزشیابی، ساماندهی و تقویت کارگردانان فیلم اولی برعهده بنیاد سینمایی فارابی گذاشته شد و بعد از آن پیش بینی میشد که جریان اصلی برای ریلگذاریهای مدیران، در سینما آغاز شود.
حالا پس از گذشت دو سال نتیجه این روند در دسترس قرار گرفته ولی همچنان بحثها درباره ماهیت این شورایی ادامه دارد.
امیرحسین علمالهدی – کارشناسی سینما – در یادداشتی که در اختیار دانا نیوز گذاشته، کارکرد شورای معرفی کارگردانان اول را مورد پرسش قرار داده است.
او نوشته است:
«کارکرد شورا معرفی کارگردانان اول در چیست؟
شورای کارگردانان اول وظیفه گزینش و ارزیابی متقاضیانی را دارد که میخواهد فیلم اول خود را کارگردانی نمایند.
وظفه این شورا ماقبل اختیارات تهیهکننده بعنوان مهمترین رکن “تولید” یک فیلم قرار گرفته است. این بحث به معنای این است که اگر تهیهکنندهایی حرفهایی و مورد وثوق اصناف و دولت بخواهد فیلمی را به کارگردانی اول شخصی که توسط این شورا ” کارگردان” شناخته نشده است بسازد، این تهیهکننده امکان تولید این فیلم را ندارد!
اصولا در اکثر سینماهایی که شکل صنعتی دارند ترجیح قانونگذاران حفظ شکل طبیعی سینما است (شکل طبیعی سینما به رسمیت شناختن وظایف تهیهکنندگی است) که مسئولیت کامل یک پروژه را برعهده تهیهکننده اثر قرار میدهند تا امکان شکلگیری استاندارد جریان “تهیه کنندگی” امکانپذیر باشد اما طبق معمول در ایران فارغ از نگاه ابتر به فهم ” تهیهکنندگی”، شورایی تشکیل میشود که بخشی از وظایف تهیهکنندگان را برعهده میگیرد و انتظار دارند که این شورا در کیفیت یک فیلم منبعد با این انتخاب نقش داشته باشد!
کدام یک از کارگردانان بنام سینمای ایران حاصل ارزیابی و معرفی شوراهای دولتی هستند؟
کدام کارگردان توانسته است فقط با آنلاین تایید این شورا خود را در حیطه کارگردانی اثبات نماید؟ نمایندگان جریانات صنفی (کارگردانان) که در این شوراها حضور دارند کدامشان حاصل کارکرد این شوراها هستند؟ چهار تشکل تهیهکنندگی چطور متوجه واگذاری بخشی از وظایف خود به این شوراها نمیشوند؟ و از همه مهمتر، چرا اصرار داریم حیات طبیعی سینما را به مخاطره بیاندازیم؟
یکی از دلایل شکل نگرفتن جریان استاندارد “تهیهکنندگی” فارغ از رفتار منفعلانه تهیهکنندهها، اصرار حضور صد درصدی دولت در شکلگیری جریان فیلمسازی است و دولتها اجازه نمیدهند که حیات طبیعی سینما به شکل واقعی خود درآید. دولت خود را در مقام دانای کلی میداند که باید همه را مراقبت نماید تا خدای ناکرده سینما به سمت قهقرا نرود که خب، میبینیم که رفته است!
در این میان فعالان صنفی با مشارکت در این شوراها نیز بدون توجه به آثار مخرب کارکرد آن خود را به عنوان نمایندگان دانای کل میپندارند و در جایگاه حرفهایی “تهیهکننده” خودنمایی میکنند! در آیین معرفی کارگردانان جدید از دو کارگردان بنام سینمای ایران کیانوش عیاری و مسعود جعفری جوزانی نیز تقدیر کردند که هیچکدام از این دو کارگردان حاصل خروجی شوراهای دولتی نیستند که اگر بودند حال در این جایگاه نبودند.
مطمئنیم شکل صنعتی سینما از دل این شوراها خودنمایی نمیکند بلکه شکل واقعی سینما زمانی میتواند به شکل اصلی خود نزدیکتر شود که همه ما “دولت و فعالان” به حیات طبیعی سینما متعهد باشیم و اگر میخواهیم این تعهد را به شکل واقعی ببینیم چارهایی نداریم که آداب حکمرانی سینما را در دولت چهاردهم به زبان این حیات طبیعی نزدیکتر نماییم.»
انتهای پیام