دیدگاه ایدئولوگ القاعده درباره ممنوعیت تحصیل دختران توسط طالبان
به گزارش دانا نیوز به نقل از پایگاه بررسی تحولات افغانستان، اگر تاکنون ابهامی وجود داشت که موضوع تحصیل دختران از سوی طیف سنتی طالبان یک تابو محسوب میشود، اکنون به وضوح قابل درک است که در این موضوع خاص، کشمکشی بین رهبران رده بالای طالبان وجود دارد. در حالی که طیفی از رهبران طالبان خواهان باز شدن درب مدارس و دانشگاهها به روی دختران هستند اما طیفی دیگر سرسختانه بر نظرات خود مبنی بر ممنوعیت تحصیل دختران ایستادگی میکنند.
سخنان ذبیح الله مجاهد سخنگوی حکومت طالبان در قندهار به وضوح از این کشمکش داخلی حکایت دارد که در مصاحبه با یک رادیوی داخلی گفته است «برخی ملاحظات وجود دارد که امارت اسلامی نمیخواهد باعث اختلافات شود و باید همه موافقت کنند».
طالبان ایدئولوژیک و طالبان سیاسی
در یک تقسیم بندی کلی میتوان رهبران طالبان را به دو دسته سیاسی و ایدئولوژیک تقسیمبندی کرد. رهبران سیاسی میتوان به آن عده از مقامات طالبان گفت که اغلب در مناصب اجرایی حضور دارند و ضمن تبعیت از دستورات ملا هبتالله آخوندزاده رهبر طالبان، خواهان ایجاد تغییر و تعدیل در برخی دستورات صادر شده از سوی وی هستند.
در طیف مقابل، رهبران ایدئولوژیک طالبان قرار دارند که از جمله مشخصات آنان این است که جامعه را از دریچه تنگنظرانه مینگرند و احکام «شریعت» در هم آمیخته با «سنت» را غیر قابل تغییر و تعدیل میدانند. این طیف که در راس آنان عبدالحکیم حقانی قرار دارد، با توجه به جایگاه معنوی و مقام مذهبی، مشاوران رهبر طالبان بوده و صاحب نفوذ هستند.
انتقاد ایدئولوگ القاعده از طالبان
ابومصعب السوری از جنگجویان عرب است که سابقه حضور در جنگ علیه شوروی در افغانستان را در کارنامه خود دارد. در افغانستان وی با اسامه بن لادن آشنا شد و جذب این گروه شد. السوری به دلیل کتاب و رسالههایی که نوشته از جمله ایدئولوگهای القاعده محسوب میشود. وی کتابی با عنوان «افغانستان و الطالبان و معرکة الإسلام الیوم» در سال ۲۰۱۴ نوشت. این کتاب در زمانی نوشته شد که گروه طالبان با دولت افغانستان و نظامیان خارجی مشغول جنگ بود. بخشی از کتاب به مزایا و معایب جنبش طالبان اشاره دارد.
از منظر ابومصعب السوری که شناخت خوبی از طالبان دارد، یکی از معایب طالبان برخورد آنان در قبال زنان است. السوری در همان زمان در ارتباط با تحصیل دختران با مقامات طالبان گفتگو کرده و دیدگاه رهبران طالبان در این باره را این گونه نگاشته است. برخی از رهبران طالبان معتقدند که مخالفت با تحصیل دختران موقتی است و بعد از جنگ خاتمه مییابد. برخی دیگر میگویند که محتوای دروس، اسلامی نیست، نیاز به بازنگری دارد و بعد از تجدید نظر، اجازه تحصیل به دختران داده خواهد شد. عدهای دیگر از رهبران طالبان بر این عقیده هستند که تحصیل برای زنان فقط در آموزش مباحث دینی جواز دارد و دختران نیازی به آموزش علوم روز ندارند. برخی دیگر از علمای طالبان بر این باورند که تحصیل دختران در خارج از منزل موجب فساد میشود و به همین دلیل تحصیل دختران جوازی ندارد.
این نویسنده عرب، با رد تمام این دیدگاهها، وجود این نوع دیدگاهها در ذهن رهبران طالبان را ناشی از باورهای قبیلهای یا بدوی بیان کرده است. با مروری به وضعیت حال و اظهارات برخی از مقامات طالبان که درباره تحصیل دختران رسانهای شده است، میتوان دریافت که هنوز هم این دیدگاهها در ذهن برخی رهبران طالبان وجود دارد.
چشم انداز میان مدت درباره تحصیل دختران
چند فاکتور اساسی در ترسیم چشمانداز تحصیل دختران ذیل حکومت طالبان اثرگذار هستند. نخست آن که در حکومت طالبان، «شریعت» که به شدت با «سنت» درهم آمیخته شده، مقدم بر هر امری پنداشته میشود. دوم، در راس ساختار هرم قدرت، رهبر طالبان به عنوان تصمیمگیر نهایی قرار دارد که خود وی نیز شریعت را بر سیاست مقدم میداند. سوم، در حال حاضر قدرت در دست طالبان ایدئولوژیک است.
با در نظر داشت این سه فاکتور و از آنجا که تا میان مدت، تغییر قابل انتظاری در ساختار و ترکیب حکومت طالبان بعید به نظر میرسد، چشمانداز تحصیل دختران در مقطع بالاتر از کلاس ششم و همچنین دانشگاهها دست کم تا میان مدت تیره و تار است.
۳۱۱۳۱۱