مسموع است یعنی چه؟ – تعریف ساده و کاربرد آن
مسموع است یعنی چه
مسموع است به معنای شنیده شده است یا به گوش رسیده است. این عبارت همچنین می تواند به معنای قابل قبول و پذیرفتن است یا پذیرفته شده است به کار رود و اغلب در متون رسمی و ادبی برای بیان شنیده ها یا مقبولیت چیزی استفاده می شود. این واژه که ریشه ای عمیق در زبان فارسی دارد، ظرایف معنایی خاص خود را داراست که درک آن می تواند به ما در فهم بهتر بسیاری از متون کمک کند. این کلمه، فراتر از یک شنیدن ساده، گاه بار معنایی پذیرش و اعتبار را نیز با خود حمل می کند و درک صحیح آن، دریچه ای نو به سوی غنای زبان فارسی می گشاید. بیایید با هم به این سفر معنایی برویم و ببینیم چگونه یک واژه می تواند چنین لایه های پیچیده ای از مفهوم را در خود جای دهد.
سفری در ریشه های مسموع: از واژه تا معنا
هر واژه ای داستانی برای خود دارد و مسموع نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای درک عمیق این کلمه، ابتدا باید به خاستگاه و ریشه های آن در زبان عربی و سپس به سیر تحول معنایی آن در گنجینه زبان فارسی بپردازیم. این سفر ما را به دل فرهنگ های لغت می برد، جایی که معنای هر واژه با دقت و ظرافت تمام ثبت شده است.
واژه مسموع ریشه ای عربی دارد و از ریشه سَمْع به معنای شنیدن می آید. این ریشه، با خود مفهوم حس شنوایی و هر آنچه با آن در ارتباط است را به همراه دارد. در واقع، مسموع اسم مفعول از فعل سَمِعَ است، به معنای آنچه شنیده شده است. این نکته، اولین گام ما در درک این کلمه است، اما داستان به همین جا ختم نمی شود و زبان فارسی، ابعاد جدیدی به این واژه بخشیده است.
فرهنگ های لغت فارسی، که خود گنجینه هایی ارزشمند از تاریخ زبان ما هستند، تصویر کاملی از معانی مسموع به ما ارائه می دهند. در ادامه، به بررسی این واژه در سه لغت نامه معتبر دهخدا، معین و عمید می پردازیم و از دل مثال های ادبی و کهن، به ژرفای معنای آن دست پیدا می کنیم.
مسموع به معنای شنیده شده یا شنیدنی
اولین و شاید رایج ترین معنایی که از مسموع به ذهن ما می رسد، همان مفهوم شنیدن است. این واژه در این کاربرد، به چیزی اشاره دارد که از طریق گوش دریافت شده یا قابلیت شنیدن دارد. تصور کنید صدایی از دوردست به گوش می رسد؛ آن صدا را می توان مسموع نامید. این معنا در ادبیات کلاسیک فارسی نیز به وضوح دیده می شود.
به گوشم قوت مسموع و سامع بسازد نغمه بربط شنیدن. (منسوب به ناصرخسرو)
این بیت از ناصرخسرو، به زیبایی هرچه تمام تر، مسموع را در بستر نغمه بربط قرار می دهد و قابلیت شنیدن آن را بیان می کند. در این زمینه، مسموع به آنچه «شنیده می شود» یا «قابلیت شنیدن دارد» اشاره دارد. این نوع استفاده از واژه، حس رسمی تری به جمله می بخشد و آن را از یک بیان روزمره صرف فراتر می برد.
در واقع، وقتی می گوییم خبری مسموع است، یعنی آن خبر به گوش ما رسیده و ما آن را شنیده ایم. این کاربرد، اغلب در جایی به کار می رود که منبع خبر مشخص نیست یا نویسنده می خواهد کمی از قطعیت خود کم کند و جنبه نقل قولی به آن بدهد. این ظرافت، یکی از دلایلی است که مسموع را به انتخابی مناسب برای بیان اینگونه شنیده ها تبدیل کرده است.
مسموع به معنای پذیرفته شده یا قابل قبول
اما داستان مسموع تنها به شنیدن ختم نمی شود. این واژه در زبان فارسی، معنایی عمیق تر و گسترده تر نیز یافته است که اغلب در متون حقوقی، اداری و ادبیات کهن به کار می رود: مفهوم پذیرش و مقبولیت. اینجا دیگر تنها گوش ها درگیر نیستند، بلکه خرد و منطق نیز به میدان می آیند تا چیزی را قابل قبول یا پذیرفتنی بدانند.
تصور کنید درخواستی ارائه می شود یا شکایتی مطرح می گردد. اگر این درخواست یا شکایت، مورد پذیرش قرار گیرد و به آن اعتنا شود، می توان گفت که مسموع افتاد یا مسموع واقع شد. این کاربرد، حاکی از این است که نه تنها سخنی شنیده شده، بلکه به آن توجه شده و اعتبار یافته است. این بُعد معنایی، مسموع را به واژه ای قدرتمند در بیان مفاهیم حقوقی و اداری تبدیل می کند.
آنگاه انابت مفید نباشد نه راه بازگشتنی مهیا و نه عذر تقصیرات خواستن مسموع. (کلیله و دمنه)
در این جمله از کلیله و دمنه، عذر تقصیرات خواستن مسموع به این معناست که عذرخواهی شخص، قابل قبول و پذیرفتنی نخواهد بود. این مثال، به وضوح نشان می دهد که مسموع چگونه در متون کهن فارسی برای بیان پذیرش یا عدم پذیرش به کار می رفته است. این جنبه از معنا، بار رسمی و اعتبار خاصی به واژه می بخشد و آن را از صرفاً شنیده شدن متمایز می کند.
در متون حقوقی نیز این کاربرد بسیار رایج است. برای مثال، یک اعتراض یا یک لایحه ممکن است مسموع واقع شود، یعنی توسط مرجع قضایی مورد بررسی و قبول قرار گیرد. اینجاست که حس می کنیم مسموع فراتر از یک رویداد فیزیکی، به یک فرآیند ذهنی و اعتباری نیز اشاره دارد.
مسموع است در میدان عمل: کاربردهای رایج و ظرافت های آن
اکنون که با ریشه ها و معانی بنیادین مسموع آشنا شدیم، زمان آن رسیده که به سراغ کاربردهای عملی آن در جملات برویم. این واژه در بستر زبان، نقش های گوناگونی ایفا می کند و درک این نقش ها، به ما کمک می کند تا متن ها را با دقت بیشتری بخوانیم و بنویسیم. بیایید ببینیم مسموع است چگونه در موقعیت های مختلف خودنمایی می کند.
وقتی چیزی مسموع است یعنی به گوش ما رسیده
یکی از کاربردهای اصلی مسموع است، بیان خبری است که شنیده شده یا به گوش رسیده است. این استفاده، اغلب در مواردی صورت می گیرد که گوینده یا نویسنده، قصد دارد خبر را به صورت نقل قولی یا با کمی فاصله بیان کند، بدون اینکه مسئولیت قطعی آن را بر عهده بگیرد. این همان حس شنیده ها حاکی از آن است را منتقل می کند.
- مسموع است که تغییراتی اساسی در راه است و شرکت ها باید خود را برای آن آماده کنند.
- در محافل سیاسی مسموع است که مذاکرات پشت پرده به نتایج مثبتی رسیده است.
در این مثال ها، مسموع است به ما می گوید که اطلاعات از طریق شنیده ها به دست آمده اند و جنبه ای از احتیاط یا عدم قطعیت در آن وجود دارد. این ظرافت، مسموع را از عبارت ساده شنیده شده متمایز می کند. شنیده شده می تواند کاملاً مستقیم و بدون واسطه باشد، اما مسموع اغلب بار رسمی تر و کمی غیرمستقیم تری دارد. انتخاب مسموع در چنین متونی، حس فخامت و ادب نگارش را افزایش می دهد.
وقتی درخواست یا شکایتی مسموع می افتد: معنای پذیرش و قبول
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، مسموع تنها به شنیدن فیزیکی محدود نمی شود. این واژه در متون حقوقی، اداری و ادبیات رسمی، بار معنایی پذیرفته شدن و مورد توجه قرار گرفتن را نیز با خود دارد. در این کاربرد، مسموع شدن یک درخواست یا شکایت، به معنای رسیدگی و قبول آن توسط مرجع ذی صلاح است.
- درخواست تجدیدنظر او، متأسفانه در دادگاه مسموع واقع نشد.
- با تلاش فراوان، توانستیم صدای اعتراضمان را مسموع گردانیم و مسئولین را به پاسخگویی واداریم.
در این موارد، مسموع فراتر از گوش دادن ساده است. این به معنای شنیده شدن با نیت بررسی، اعتنا و در نهایت، تصمیم گیری است. وقتی می گوییم درخواست مسموع افتاد، یعنی این درخواست نه تنها شنیده شد، بلکه مورد توجه قرار گرفت و احتمالاً نتیجه ای به دنبال خواهد داشت. این جنبه، مسموع را به کلمه ای کلیدی در زبان حقوقی و اداری تبدیل می کند.
اشاره مستقیم به قابلیت شنیدن: صدای مسموع
گرچه کاربردهای اصلی مسموع اغلب در حوزه های رسمی یا ادبی است، اما گاهی اوقات نیز می تواند به صورت مستقیم تر به قابلیت شنیدن فیزیکی اشاره کند. در این حالت، مسموع به معنای قابل شنیدن یا شنیدنی است و بر وضوح یا شدت صدا تأکید دارد.
- صدای موسیقی از دوردست بسیار ضعیف بود، اما با دقت می توانستیم آن را مسموع بدانیم.
- علیرغم ازدحام جمعیت، پیام او به وضوح مسموع بود و همه آن را شنیدند.
این کاربرد، گرچه کمتر از دو مورد قبلی رایج است، اما نشان دهنده تنوع معنایی مسموع در زبان فارسی است. اینجاست که حس می کنیم چگونه یک واژه می تواند در بافت های مختلف، لایه های معنایی متفاوتی را به خود بگیرد و ما را درگیر بازی ظریف کلمات کند.
گنجینه عبارات: اصطلاحات کلیدی مرتبط با مسموع
زبان فارسی گنجینه ای از عبارات و اصطلاحات است که هر واژه را در بستر خود، معنایی تازه می بخشد. مسموع نیز با ترکیب شدن با کلمات دیگر، اصطلاحاتی را پدید آورده که هر یک به تنهایی دنیایی از مفهوم را در خود جای داده اند. آشنایی با این عبارات، درک ما را از مسموع عمیق تر کرده و قدرت بیانمان را افزایش می دهد.
از قرار مسموع: حکایتی که دهان به دهان گشته
از قرار مسموع یا به قرار مسموع عبارتی است که در متون رسمی و اخبار به وفور دیده می شود. این اصطلاح، به معنای طبق آنچه شنیده شده یا بر اساس اخبار رسیده است. این عبارت، اغلب برای بیان اطلاعاتی به کار می رود که منبع دقیق و موثق آن کاملاً مشخص نیست، اما به طور گسترده ای شنیده شده و دست به دست گشته است.
اینجا حس می کنیم که نویسنده یا گوینده، قصد دارد یک خبر را بدون اینکه مسئولیت قطعی آن را به عهده بگیرد، بیان کند. این عبارت، بار احتیاط و عدم قطعیت را با خود دارد و نشان می دهد که اطلاعات در حد شنیده ها و گمانه زنی ها هستند.
- از قرار مسموع، قرار است سقف وام مسکن افزایش یابد، اما هنوز خبر رسمی تأیید نشده است.
- به قرار مسموع، تیم مذاکره کننده به توافقات خوبی دست یافته است.
این اصطلاح، به ما یادآوری می کند که همیشه باید در برابر شنیده ها، کمی احتیاط به خرج دهیم و به دنبال منابع موثق تر بگردیم. این نه تنها یک درس زبانی، که یک درس زندگی نیز هست!
مسموع القول یا مسموع الکلمه: آنکه کلامش نفوذ دارد
برخی افراد آنقدر جایگاه و اعتبار دارند که حرفشان، تنها یک سخن ساده نیست؛ بلکه حکمی است که باید اطاعت شود. این افراد را می توان مسموع القول یا مسموع الکلمه نامید. این اصطلاحات به معنای کسی که حرفش قابل قبول و نافذ است یا صاحب نفوذ کلام است.
در واقع، کلام این افراد نه تنها شنیده می شود، بلکه به آن گوش فرا داده می شود و مورد پذیرش و عمل قرار می گیرد. این اصطلاحات، حس قدرت، اعتبار و نفوذ را منتقل می کنند و اغلب برای توصیف رهبران، بزرگان یا شخصیت های کاریزماتیک به کار می روند.
- با وجود جوّ سنگین، سخنان رهبر فرزانه مسموع القول واقع شد و مردم آرامش خود را بازیافتند.
- او آنقدر در میان قوم خود اعتبار دارد که مسموع الکلمه است و هر چه بگوید، عملی می شود.
این عبارات، به ما نشان می دهند که چگونه واژه ها می توانند فراتر از معنای لغوی خود، به مفاهیم اجتماعی و فرهنگی نیز اشاره کنند و جایگاه افراد را در جامعه توصیف نمایند.
مسموع شدن، مسموع افتادن، مسموع گردیدن: افعالی برای شنیده شدن و پذیرفته شدن
مسموع به تنهایی یک صفت است، اما با اضافه شدن افعال کمکی، به افعال مرکب تبدیل می شود که هر کدام ظرایف معنایی خاص خود را دارند:
- مسموع شدن: به معنای به گوش رسیدن یا شنیده شدن. این ترکیب، بیشتر به جنبه شنیده شدن فیزیکی یا انتشار یک خبر اشاره دارد.
- مسموع افتادن: این ترکیب، بار معنایی پذیرفته شدن و مورد قبول واقع شدن را بیشتر با خود دارد. وقتی درخواستی مسموع می افتد، یعنی به آن توجه شده و قبول شده است.
- مسموع گردیدن: معنایی مشابه مسموع شدن و مسموع افتادن دارد، اما گاهی حس رسمی تری را منتقل می کند. به معنای شنیده شدن و پذیرفته شدن است.
| ترکیب فعل | معنای اصلی | مثال |
|---|---|---|
| مسموع شدن | به گوش رسیدن، شنیده شدن | خبر انتصاب او به مقام جدید، مسموع شد. |
| مسموع افتادن | پذیرفته شدن، مورد قبول واقع شدن | شکوائیه او مسموع افتاد و پرونده برای رسیدگی ارسال شد. |
| مسموع گردیدن | شنیده شدن و پذیرفته شدن (رسمی تر) | صدای اعتراض دانش آموزان به گوش مسئولین مسموع گردید. |
این تفاوت های ظریف در انتخاب فعل، نشان دهنده دقت و ظرافت زبان فارسی است که به ما امکان می دهد دقیق ترین مفهوم را انتخاب و منتقل کنیم. این انتخاب ها، حس یک نویسنده زبردست را به خواننده منتقل می کند.
وقتی چیزی مسموع نباشد: مفهوم عدم پذیرش یا ناشنیدنی بودن
طبیعتاً، در کنار پذیرش و شنیدن، مفهوم عکس آن نیز وجود دارد. وقتی چیزی مسموع نباشد یا مسموع واقع نشود، به این معناست که یا قابلیت شنیدن ندارد، یا مهم تر از آن، مورد پذیرش قرار نگرفته و به آن اعتنا نشده است. این کاربرد، اغلب در جایی دیده می شود که یک درخواست، یک عذرخواهی یا یک اعتراض، رد شده است.
- با توجه به مدارک ناقص، ادعای شاکی مسموع واقع نشد.
- صدای او در میان همهمه، مسموع نبود و کسی حرفش را نفهمید.
این اصطلاح نیز به ما یادآوری می کند که در دنیای تعاملات، همیشه همه چیز مورد قبول واقع نمی شود و گاهی اوقات، باید با واقعیت عدم پذیرش کنار آمد.
تمایز ظریف: مسموع در برابر شنیده و قابل قبول
حالا که با ابعاد گوناگون مسموع آشنا شده ایم، زمان آن است که به تفاوت های ظریف آن با کلمات مشابه بپردازیم. این مقایسه، به ما کمک می کند تا در انتخاب واژه مناسب در هر موقعیت، دقیق تر عمل کنیم و از غنای زبان فارسی بهره مند شویم.
مسموع در برابر شنیده / شنیده شده:
هر دو واژه به مفهوم دریافت صدا اشاره دارند، اما مسموع اغلب بار رسمی تر، فخیم تر و گاهی غیرمستقیم تری دارد. شنیده می تواند بسیار عامیانه و روزمره باشد، در حالی که مسموع اغلب در متون نوشتاری، خبری یا ادبی به کار می رود. وقتی می گوییم شنیدم که…، این یک شنیدن مستقیم و شخصی است. اما وقتی می گوییم مسموع است که…، این یک شنیدن غیرمستقیم، گاهی از طریق شایعات یا اخبار نامشخص است.
همچنین، مسموع می تواند به معنای قابلیت شنیدن نیز باشد، در حالی که شنیده بیشتر به رویداد گذشته شنیدن اشاره دارد.
مسموع در برابر قابل قبول / پذیرفته شده:
در این زمینه نیز، مسموع بار رسمی تری دارد. قابل قبول و پذیرفته شده عباراتی هستند که می توانند در هر متنی به کار روند، اما مسموع در این مفهوم، اغلب در بستر متون حقوقی، اداری یا ادبی کلاسیک استفاده می شود. وقتی یک درخواست قابل قبول است، یعنی از نظر منطقی یا قانونی مشکلی ندارد. اما وقتی یک درخواست مسموع می افتد، یعنی نه تنها قابل قبول است، بلکه توسط مرجع مربوطه مورد توجه قرار گرفته و به آن رسیدگی خواهد شد.
این تفاوت ها، نشان دهنده پویایی و عمق زبان فارسی است. انتخاب درست کلمه، مانند انتخاب یک ساز مناسب در یک ارکستر است؛ هر ساز، جایگاه و نقش منحصر به فرد خود را دارد و تنها با انتخاب صحیح است که می توان یک سمفونی زیبا خلق کرد.
یک اشتباه رایج: چرا قابل مسموع نادرست است؟
در زبان فارسی، برخی از اشتباهات زبانی به دلیل عدم آشنایی با ریشه و معنای دقیق واژه ها رواج پیدا کرده اند. یکی از این اشتباهات رایج، استفاده از عبارت قابل مسموع است. بیایید بررسی کنیم که چرا این ترکیب، از نظر گرامری و معنایی نادرست است و چگونه می توانیم آن را اصلاح کنیم.
واژه مسموع خود به معنای شنیده شده یا قابل شنیدن است. همانطور که مریی به معنای قابل دیدن است، مسموع نیز این بار معنایی قابل بودن را در دل خود دارد. بنابراین، افزودن واژه قابل به مسموع، تکرار معنایی محسوب می شود و از نظر دستوری، صحیح نیست. این اشتباه، شبیه گفتن قابل دیدن مریی است که کاملاً بی معنی و اضافه به نظر می رسد.
این اشتباه، به دلیل عدم آگاهی از ریشه های عربی برخی واژگان و نحوه ساخت اسم مفعول در آن زبان است. در عربی، وقتی فعلی به صیغه مفعول تبدیل می شود، اغلب مفهوم قابل انجام شدن آن عمل را نیز در خود جای می دهد. مسموع نیز دقیقاً چنین حالتی دارد.
جایگزین های صحیح و رایج:
به جای قابل مسموع، می توانیم از عبارات صحیح و روان تری استفاده کنیم که معنای مورد نظر را به درستی منتقل می کنند:
- قابل شنیدن: این ترکیب، کاملاً واضح و صحیح است و به قابلیت شنیدن چیزی اشاره دارد.
- شنیدنی: این واژه نیز به معنای چیزی که شایسته شنیدن است یا قابل شنیدن به کار می رود.
- مسموع است: در جایی که می خواهیم به شنیده شدن یا پذیرفته شدن چیزی به صورت رسمی اشاره کنیم، مسموع است به تنهایی کافی و صحیح است.
بیایید این نکته را به خاطر بسپاریم تا در نگارش و گفتار خود، از این اشتباه رایج پرهیز کنیم و زبان فارسی را با دقت و احترام بیشتری به کار ببریم. این توجه به جزئیات، نشان دهنده احترام ما به زبان مادری و دانش ما از آن است.
نگارنده و خواننده: جمع بندی و چرا باید به مسموع دقت کرد؟
سفر ما در دنیای پر رمز و راز واژه مسموع به پایان خود نزدیک می شود. در این مسیر، با ریشه های عمیق این کلمه در زبان عربی آشنا شدیم و دریافتیم که چگونه مسموع در بستر زبان فارسی، لایه های معنایی گوناگونی به خود گرفته است. از شنیده شده یا شنیدنی گرفته تا پذیرفته شده و قابل قبول، این واژه در هر کاربرد، جلوه ای تازه از خود نشان می دهد.
دریافتیم که مسموع در عبارت هایی چون از قرار مسموع یا مسموع القول، چگونه مفاهیم مهمی چون نقل قول، احتیاط در بیان خبر، و نفوذ کلام را به تصویر می کشد. همچنین، با بررسی افعال مرکب مسموع شدن، مسموع افتادن و مسموع گردیدن، به ظرافت های معنایی هر یک پی بردیم و فهمیدیم که چگونه هر کدام در جایگاه خود، پیام خاصی را منتقل می کنند.
اما شاید مهم ترین درسی که از این سفر می توان گرفت، اهمیت دقت و آگاهی در استفاده از واژگان است. زبان فارسی، گنجینه ای بی پایان از کلمات است که هر یک، داستانی برای گفتن و معنایی برای بخشیدن دارند. استفاده صحیح از این واژه ها، نه تنها به زیبایی و رسایی کلام ما می افزاید، بلکه اعتبار و دانش ما را نیز به نمایش می گذارد.
دقت در انتخاب کلماتی مانند مسموع، ما را از اشتباهات رایجی چون قابل مسموع برحذر می دارد و به ما کمک می کند تا با اعتماد به نفس و تسلط بیشتری، قلم بزنیم یا سخن بگوییم. این خود، گامی بزرگ در جهت حفظ و ارتقای زبان غنی و پربار فارسی است.
با این نگاه، هر بار که کلمه مسموع را در متنی می بینیم یا در گفتگویی می شنویم، دیگر آن را فقط یک واژه ساده نخواهیم دانست. بلکه آن را دریچه ای خواهیم دید به سوی تاریخ، فرهنگ و ظرافت های بی بدیل زبان فارسی. این بینش عمیق تر، نه تنها به ما کمک می کند تا متون را بهتر درک کنیم، بلکه ما را تشویق می کند تا خود نیز با دقت و عشق بیشتری به این زبان زیبا بپردازیم و در گسترش دانش آن سهیم باشیم.
امیدواریم این مقاله، به شما در درک عمیق تر و کاربرد صحیح واژه مسموع کمک کرده باشد و شما را به کاوش بیشتر در اقیانوس بی کران زبان فارسی ترغیب کند. برای مطالعه بیشتر و کشف ظرافت های دیگر زبان فارسی، می توانید مقالات مرتبط دیگر را نیز مطالعه کنید و این سفر شیرین را ادامه دهید.