فرق منع تعقیب و موقوفی تعقیب | راهنمای جامع
فرق قرار منع تعقیب با قرار موقوفی تعقیب
قرار منع تعقیب و قرار موقوفی تعقیب دو تصمیم قضایی هستند که به ظاهر موجب توقف روند رسیدگی کیفری می شوند، اما در ماهیت، دلایل صدور و آثار حقوقی با یکدیگر تفاوت های بنیادینی دارند. درک این تفاوت ها برای افرادی که با پرونده های کیفری مواجه هستند، وکلا، دانشجویان و علاقه مندان به مباحث حقوقی بسیار حیاتی است، چرا که هر یک از این قرارها سرنوشت متفاوتی برای پرونده و طرفین آن رقم می زند و بر حقوق و تکالیف آن ها تأثیری چشمگیر دارد.

در نظام عدالت کیفری، پس از طرح شکایت و آغاز تحقیقات مقدماتی، مرجع قضایی مکلف به بررسی دقیق ابعاد پرونده است. این بررسی ها ممکن است به صدور قرارهای متعددی منجر شود که هر کدام، مسیر پرونده را به سمتی خاص هدایت می کنند. در این میان، قرار منع تعقیب
و قرار موقوفی تعقیب
از جمله مهم ترین قرارهایی هستند که با وجود شباهت ظاهری در پایان دادن به مرحله تعقیب، از لحاظ حقوقی و پیامدهای عملی کاملاً مجزا عمل می کنند. این تفاوت های ماهوی و شکلی، درک عمیق آن ها را برای تمامی دست اندرکاران و افراد درگیر در مسائل حقوقی ضروری می سازد تا بتوانند تصمیمات آگاهانه و درستی در مواجهه با پرونده های کیفری اتخاذ کنند. شناخت دقیق این قرارها به افراد کمک می کند تا از حقوق خود دفاع کرده و از ابهامات و سردرگمی های احتمالی در فرآیند قضایی جلوگیری شود.
قرار منع تعقیب: مفهوم، موارد و آثار
هنگامی که پرونده ای کیفری در دادسرا مورد بررسی قرار می گیرد، یکی از مهم ترین تصمیماتی که ممکن است اتخاذ شود، صدور قرار منع تعقیب است. این قرار نشان دهنده یک مرحله کلیدی در فرآیند دادرسی است که نه تنها برای شاکی و متهم، بلکه برای کل نظام قضایی حائز اهمیت است و مستلزم درک عمیق ماهیت و تبعات آن است.
قرار منع تعقیب چیست؟ (تعریف دقیق و ماهیت حقوقی)
قرار منع تعقیب، تصمیمی است که توسط بازپرس یا دادیار در دادسرا صادر می شود. این قرار به این معناست که دادسرا، پس از انجام تحقیقات مقدماتی، به این نتیجه رسیده که یا عمل ارتکابی، اساساً جرم محسوب نمی شود، یا اینکه دلایل کافی برای اثبات انتساب جرم به متهم وجود ندارد. این قرار ماهوی محسوب می شود، بدین معنا که دادسرا وارد ماهیت پرونده شده و درباره جرم بودن یا نبودن یک رفتار، و یا کفایت دلایل برای انتساب آن به متهم، اظهارنظر قطعی می کند.
تفاوت ماهوی: در قرار منع تعقیب، دادسرا با بررسی دقیق شواهد و مستندات، به نوعی درباره عدم مجرمیت یا عدم قابلیت انتساب جرم به متهم اظهارنظر می کند. این یک تصمیم اساسی در مورد ماهیت دعوای کیفری است که مستقیماً به موضوع جرم و مجرمیت می پردازد. این تمایز در مقایسه با قرار موقوفی تعقیب که عمدتاً به موانع شکلی و قانونی می پردازد، بسیار مهم است.
موارد صدور قرار منع تعقیب
صدور قرار منع تعقیب عمدتاً در دو حالت کلی صورت می گیرد که هر یک، شرایط خاص خود را دارند و در ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری به آن اشاره شده است:
- فقدان دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم: در بسیاری از پرونده ها، شاکی ادعای وقوع جرمی را مطرح می کند و فردی را متهم می داند. اما پس از انجام تحقیقات بازپرسی، از جمله جمع آوری مدارک، استماع اظهارات شهود و بررسی سایر شواهد، ممکن است دلایل و قرائن موجود برای اثبات انتساب جرم به متهم کافی نباشد. برای مثال، شهادت شهود متناقض باشد، مدارک ارائه شده ارتباط مستقیمی با متهم نداشته باشند، یا اینکه با وجود وقوع جرم، نتوان به قطعیت فرد خاصی را به عنوان عامل آن معرفی کرد. در چنین وضعیتی، دادسرا نمی تواند اتهام را به فرد خاصی وارد کرده و قرار منع تعقیب صادر می شود. این بدان معنا نیست که جرم واقع نشده، بلکه به این معناست که در این مرحله، نمی توان متهم خاصی را مسئول دانست.
- جرم نبودن عمل ارتکابی: گاهی اوقات، عملی از نظر شاکی یا عرف جامعه، ناپسند یا مضر تلقی می شود، اما در قانون مجازات اسلامی، هیچ نص صریحی برای جرم انگاری آن عمل وجود ندارد. اصل
قانونی بودن جرائم و مجازات ها
ایجاب می کند که فقط رفتارهایی که قانون آن ها را جرم شناخته و برایشان مجازات تعیین کرده است، قابل پیگرد کیفری باشند. اگر دادسرا تشخیص دهد که عمل مورد شکایت، طبق قوانین جاری کشور، اصلاً جرم نیست (مانند عملی که قبلاً جرم بوده ولی قانون جدید آن را جرم زدایی کرده است)، در این صورت نیز قرار منع تعقیب صادر خواهد شد. این وضعیت حتی ممکن است زمانی رخ دهد که عمل از نظر شاکی بسیار ناراحت کننده باشد، اما از دیدگاه قانون، قابل تعقیب کیفری نباشد.
آثار حقوقی و تبعات قرار منع تعقیب
صدور قرار منع تعقیب، پیامدهای حقوقی مهمی دارد که درک آن ها برای طرفین پرونده حیاتی است:
- توقف تعقیب: با صدور قرار منع تعقیب، فرآیند پیگیری و تعقیب کیفری متهم در همان پرونده و به همان اتهام متوقف می شود. این بدان معناست که پرونده به دادگاه ارسال نمی شود و متهم در این مرحله از اتهام وارده رهایی می یابد.
- عدم برخورداری از اعتبار امر مختومه مطلق: این یکی از مهم ترین تفاوت ها با قرار موقوفی تعقیب است. طبق ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، اگر قرار منع تعقیب به دلیل فقدان دلایل کافی صادر شده باشد، شاکی یا دادستان می توانند در صورت کشف ادله جدید که دلالت بر مجرمیت متهم دارد، برای یک بار دیگر درخواست تعقیب مجدد را از دادسرا بنمایند. این درخواست باید ظرف مدت شش ماه از تاریخ ابلاغ قرار قطعی شده منع تعقیب ارائه شود و بازپرس مکلف به رسیدگی مجدد است. اما اگر قرار منع تعقیب به دلیل جرم نبودن عمل ارتکابی صادر شده باشد، این قرار دارای اعتبار امر مختومه مطلق است و تحت هیچ شرایطی امکان تعقیب مجدد وجود ندارد؛ حتی اگر در آینده قانونی تصویب شود که آن عمل را جرم انگاری کند، نمی توان به گذشته بازگشت و فرد را مجدداً تعقیب کرد.
- قابلیت اعتراض: قرار منع تعقیب توسط شاکی قابل اعتراض است. شاکی می تواند ظرف مهلت قانونی (معمولاً ۱۰ روز برای افراد مقیم ایران و یک ماه برای افراد مقیم خارج از کشور از تاریخ ابلاغ) به این قرار در دادگاه کیفری دو اعتراض کند. دادگاه مربوطه پس از بررسی، یا قرار منع تعقیب را تأیید می کند و یا آن را نقض کرده و دستور ادامه تحقیقات یا جلب به دادرسی را صادر می نماید.
- تفاوت با حکم برائت: بسیار مهم است که قرار منع تعقیب را با حکم برائت اشتباه نگیریم. قرار منع تعقیب، تصمیمی است که در مرحله دادسرا صادر می شود و به معنای
عدم احراز مجرمیت در مرحله تحقیقات مقدماتی
است. اما حکم برائت، تصمیمی است که توسط دادگاه پس از طی مراحل دادرسی و رسیدگی قضایی صادر می شود و به معنایاثبات بی گناهی متهم
است. حکم برائت دارای اعتبار امر مختومه مطلق است و امکان تعقیب مجدد به هیچ وجه وجود ندارد.
قرار موقوفی تعقیب: مفهوم، موارد و آثار
در کنار قرار منع تعقیب، قرار موقوفی تعقیب
یکی دیگر از قرارهای مهمی است که در فرآیند رسیدگی کیفری صادر می شود. این قرار نیز به توقف روند تعقیب می انجامد، اما دلایل صدور و آثار حقوقی آن کاملاً با قرار منع تعقیب متفاوت است. فهم دقیق این قرار به ما کمک می کند تا موقعیت های حقوقی را به درستی تشخیص دهیم و تصمیمات مقتضی را اتخاذ کنیم.
قرار موقوفی تعقیب چیست؟ (تعریف دقیق و ماهیت حقوقی)
قرار موقوفی تعقیب، تصمیمی قضایی است که به دلیل وجود موانع قانونی برای ادامه تعقیب یا رسیدگی کیفری صادر می شود، نه لزوماً به دلیل بی گناهی متهم یا جرم نبودن عمل. این قرار ماهیت شکلی دارد؛ به این معنا که مقام قضایی (اعم از دادسرا یا دادگاه) به ماهیت جرم و مجرمیت متهم ورود نمی کند و تنها به دلیل محقق شدن یکی از موارد قانونی، ادامه فرآیند تعقیب را متوقف می کند. تصور کنید که یک دیوار قانونی در مسیر ادامه پرونده قرار گرفته و اجازه پیشروی نمی دهد؛ این دیوار، همان موانع شکلی است که منجر به صدور قرار موقوفی تعقیب می شود.
این قرار، اعلام می کند که با وجود احتمال وقوع جرم و انتساب آن به متهم، دیگر امکان قانونی برای پیگیری پرونده وجود ندارد. این توقف، نه به دلیل عدم کفایت دلیل برای گناهکار بودن متهم، بلکه به سبب موانع خارجی یا تغییر در شرایط قانونی است که رسیدگی را از اعتبار ساقط می سازد.
موارد صدور قرار موقوفی تعقیب (با ارجاع به ماده ۱۳ ق.آ.د.ک و جزئیات)
ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری، به صراحت موارد صدور قرار موقوفی تعقیب را برشمرده است. این موارد حصری بوده و دادسرا یا دادگاه تنها در صورت احراز یکی از آن ها مجاز به صدور این قرار هستند:
- فوت متهم یا محکوم علیه: بدیهی است که با فوت فرد متهم، امکان تعقیب کیفری و اجرای مجازات از بین می رود. در چنین حالتی، پرونده مختومه و قرار موقوفی تعقیب صادر می شود. (تفاوت با قرار موقوفی اجرا: اگر حکم قطعی صادر شده و فرد محکوم علیه فوت کند، قرار موقوفی اجرا صادر می شود، اما دیه از ماترک متوفی قابل وصول است).
- گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرایم قابل گذشت: در جرایمی که قانون، رضایت شاکی را شرط ادامه تعقیب می داند (جرایم قابل گذشت مانند توهین، افترا، ضرب و جرح عمدی بدون جراحت)، اگر شاکی یا مدعی خصوصی رضایت دهد و گذشت خود را اعلام کند، حتی اگر متهم مجرم باشد، امکان ادامه تعقیب از بین رفته و قرار موقوفی تعقیب صادر می شود.
- شمول عفو عمومی: عفو عمومی که از سوی مقام رهبری یا مجلس شورای اسلامی صادر می شود، کلیه آثار کیفری یک جرم را از بین می برد. با شمول عفو عمومی، حتی اگر فرد مرتکب جرم شده باشد، دیگر امکان تعقیب و مجازات او وجود نخواهد داشت و قرار موقوفی تعقیب صادر می شود.
- نسخ مجازات قانونی: اگر قانونی جدید تصویب شود که عملی را که قبلاً جرم بوده، دیگر جرم نداند (جرم زدایی) یا مجازات آن را به طور کلی نسخ کند، تعقیب کیفری متهم برای آن جرم متوقف می شود. این یکی از مظاهر اصل
قانون خفیف تر
در حقوق کیفری است. - شمول مرور زمان در موارد پیش بینی شده در قانون: مرور زمان به معنای گذشت مدت زمان مشخصی از تاریخ وقوع جرم یا صدور حکم است که پس از آن، دیگر امکان تعقیب، دادرسی یا اجرای مجازات وجود نخواهد داشت. انواع مرور زمان (مرور زمان تعقیب، مرور زمان صدور حکم، مرور زمان اجرای مجازات) در قانون آیین دادرسی کیفری مشخص شده اند و با انقضای این مواعد، قرار موقوفی تعقیب صادر می شود.
- توبه متهم در موارد پیش بینی شده در قانون: در برخی جرائم (مخصوصاً جرائم تعزیری درجه شش تا هشت و برخی جرائم حدی مانند سرقت و شرب خمر پیش از اثبات)، اگر متهم قبل از اثبات جرم و قبل از صدور حکم قطعی، توبه واقعی کند، توبه او می تواند موجب سقوط مجازات و صدور قرار موقوفی تعقیب شود.
- اعتبار امر مختومه: این اصل به این معناست که یک دعوای کیفری که قبلاً توسط مراجع قضایی مورد رسیدگی قرار گرفته و در مورد آن حکم قطعی صادر شده است، دیگر نمی تواند مجدداً مورد رسیدگی قرار گیرد. اگر پرونده ای با همان موضوع و همان طرفین برای بار دوم مطرح شود، قرار موقوفی تعقیب به دلیل اعتبار امر مختومه صادر خواهد شد.
- جنون متهم: بر اساس ماده ۱۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری، اگر متهم قبل از صدور حکم قطعی دچار جنون شود و این جنون مانع از درک صحیح فرآیند دادرسی و دفاع از خود شود، تعقیب او موقتاً متوقف و قرار موقوفی تعقیب صادر می شود. البته این قرار تا زمان رفع جنون اعتبار دارد و پس از آن، امکان ادامه تعقیب وجود دارد.
آثار حقوقی و تبعات قرار موقوفی تعقیب
صدور قرار موقوفی تعقیب نیز مانند قرار منع تعقیب، آثار حقوقی خاص خود را دارد که در ادامه به آن ها اشاره می شود:
- مختومه شدن قطعی پرونده: با صدور قرار موقوفی تعقیب، پرونده کیفری به طور کلی و برای همیشه از جریان رسیدگی خارج می شود. این بدان معناست که هیچ گونه ادامه تعقیب یا دادرسی در مورد آن جرم و متهم خاص ممکن نیست.
- برخورداری از اعتبار امر مختومه مطلق: این مهم ترین ویژگی قرار موقوفی تعقیب است. برخلاف قرار منع تعقیب که در برخی موارد (فقدان دلیل) امکان تعقیب مجدد را با کشف ادله جدید فراهم می آورد، قرار موقوفی تعقیب کاملاً قطعی است. حتی با کشف دلایل جدید، نمی توان پرونده را مجدداً به جریان انداخت. این ویژگی، ثبات و قطعیت بیشتری به این قرار می بخشد.
- قابلیت اعتراض: قرار موقوفی تعقیب نیز قابل اعتراض است. شاکی و در مواردی دادستان می توانند به این قرار اعتراض کنند. مهلت اعتراض مشابه قرار منع تعقیب است (۱۰ روز برای مقیمین ایران و یک ماه برای مقیمین خارج از کشور). مرجع رسیدگی به اعتراض، بسته به اینکه قرار توسط دادسرا یا دادگاه صادر شده باشد، متفاوت است. اگر توسط دادسرا صادر شده باشد، دادگاه کیفری دو صالح است و اگر توسط دادگاه صادر شده باشد، دادگاه تجدیدنظر صلاحیت رسیدگی به اعتراض را دارد.
- عدم دلالت بر بی گناهی: نکته بسیار مهم این است که صدور قرار موقوفی تعقیب به هیچ وجه به معنای بی گناهی متهم نیست. این قرار فقط به دلیل وجود یک مانع قانونی برای ادامه تعقیب صادر شده است و دلالتی بر اینکه متهم جرمی مرتکب نشده یا دلایل کافی برای گناهکاری او وجود ندارد، ندارد. این صرفاً یک توقف اجباری در مسیر دادرسی است. این تفاوت، یکی از نقاط افتراق کلیدی با حکم برائت و حتی با قرار منع تعقیب است که دومی حداقل در بخش
جرم نبودن عمل
، به نوعی به ماهیت قضیه ورود می کند.
«قرار موقوفی تعقیب، تصمیمی شکلی است که بر مبنای موانع قانونی و نه بی گناهی متهم صادر می شود و پرونده را به طور قطعی مختومه می کند، در حالی که قرار منع تعقیب، اظهارنظری ماهوی است که عدم کفایت دلیل یا جرم نبودن عمل را اعلام می دارد و ممکن است با کشف دلایل جدید، قابل بازگشت باشد.»
تفاوت های کلیدی قرار منع تعقیب با قرار موقوفی تعقیب (مقایسه جامع و تفصیلی)
با وجود اینکه هر دو قرار منع تعقیب و موقوفی تعقیب به نوعی موجب توقف فرآیند تعقیب کیفری می شوند، اما در بطن خود تفاوت های ماهوی و شکلی عمیقی دارند که شناخت آن ها برای تحلیل درست وضعیت حقوقی یک پرونده ضروری است. این تفاوت ها، سرنوشت متفاوتی را برای شاکی و متهم رقم می زنند.
ماهیت قرار (شکلی در مقابل ماهوی)
مهم ترین تفاوت میان این دو قرار، در ماهیت حقوقی آن ها نهفته است. قرار منع تعقیب یک قرار ماهوی است. این بدان معناست که مقام قضایی (بازپرس یا دادیار) پس از بررسی دلایل و شواهد، به این نتیجه می رسد که یا اصلاً جرمی واقع نشده (عمل، جرم نیست) یا اینکه دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم وجود ندارد. این نظر، یک قضاوت عمیق در مورد هسته اصلی دعوای کیفری است. در مقابل، قرار موقوفی تعقیب یک قرار شکلی است. در این حالت، مقام قضایی وارد ماهیت پرونده نمی شود و قضاوت نمی کند که آیا متهم مجرم است یا خیر، یا اینکه آیا جرمی واقع شده است یا نه. بلکه به دلیل وجود یک مانع قانونی و خارجی (مانند فوت متهم، گذشت شاکی، مرور زمان و غیره)، ادامه تعقیب را متوقف می کند. این تفاوت مانند این است که یکی حکم به بی گناهی (یا عدم اثبات گناهکاری) می دهد و دیگری می گوید: به دلیل فلان مانع، اصلاً نمی توانیم به گناهکاری یا بی گناهی رسیدگی کنیم.
موارد صدور
موارد صدور هر یک از این قرارها نیز کاملاً متفاوت و حصری هستند:
- قرار منع تعقیب: تنها در دو حالت کلی صادر می شود: فقدان دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم، یا جرم نبودن عمل ارتکابی.
- قرار موقوفی تعقیب: موارد صدور آن در ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری به صورت مشخص ذکر شده اند و شامل فوت متهم، گذشت شاکی در جرایم قابل گذشت، شمول عفو عمومی، نسخ مجازات قانونی، شمول مرور زمان، توبه متهم، اعتبار امر مختومه و جنون متهم است.
مرجع صادرکننده
این دو قرار از نظر مرجع صادرکننده نیز تمایز دارند:
- قرار منع تعقیب: منحصراً توسط دادسرا (بازپرس یا دادیار) صادر می شود. دادگاه صلاحیت صدور این قرار را ندارد.
- قرار موقوفی تعقیب: می تواند هم توسط دادسرا (در مرحله تحقیقات مقدماتی) و هم توسط دادگاه (در مرحله دادرسی) صادر شود، بسته به اینکه مانع قانونی در کدام مرحله از رسیدگی محقق شود.
اعتبار امر مختومه
یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین تفاوت ها، مربوط به اعتبار امر مختومه
است که نشان می دهد آیا پرونده برای همیشه بسته می شود یا خیر:
- قرار منع تعقیب: فاقد اعتبار امر مختومه مطلق است. اگر به دلیل فقدان دلایل کافی صادر شده باشد، با کشف ادله جدید و در مهلت قانونی (شش ماه)، امکان تعقیب مجدد متهم وجود دارد. اما اگر به دلیل جرم نبودن عمل صادر شود، دارای اعتبار امر مختومه مطلق است.
- قرار موقوفی تعقیب: همواره دارای اعتبار امر مختومه مطلق است. با صدور این قرار، پرونده برای همیشه مختومه می شود و تحت هیچ شرایطی، حتی با کشف دلایل جدید یا تغییر در قوانین، امکان تعقیب مجدد وجود ندارد.
قابلیت و شرایط اعتراض
شرایط اعتراض به این قرارها نیز متفاوت است:
- قرار منع تعقیب: تنها توسط شاکی قابل اعتراض است. این اعتراض باید در مهلت قانونی (۱۰ یا یک ماه) به دادگاه کیفری دو ارسال شود.
- قرار موقوفی تعقیب: توسط شاکی و در برخی موارد توسط دادستان (به ویژه اگر قرار توسط دادگاه صادر شده باشد) قابل اعتراض است. مهلت اعتراض مشابه قرار منع تعقیب است، اما مرجع رسیدگی به اعتراض بسته به مرجع صادرکننده قرار متفاوت است (برای قرار دادسرا در دادگاه کیفری دو و برای قرار دادگاه در دادگاه تجدیدنظر).
دلالت بر وضعیت متهم
هر یک از این قرارها برداشت متفاوتی از وضعیت متهم به دست می دهند:
- قرار منع تعقیب: دلالت بر عدم احراز مجرمیت دارد، یعنی دادسرا نتوانسته مجرمیت متهم را اثبات کند. این وضعیت نزدیک به برائت است، اما عین آن نیست.
- قرار موقوفی تعقیب: به هیچ وجه دلالت بر بی گناهی متهم ندارد. این قرار فقط نشان می دهد که به دلیل یک مانع قانونی، امکان ادامه تعقیب وجود ندارد، نه اینکه متهم بی گناه است. ممکن است متهم واقعاً جرمی مرتکب شده باشد، اما به دلیل فوت یا گذشت شاکی، دیگر قابل پیگرد قانونی نباشد.
برای وضوح بیشتر، جدول مقایسه ای زیر تفاوت های اصلی این دو قرار را به صورت خلاصه و جامع ارائه می دهد:
ویژگی | قرار منع تعقیب | قرار موقوفی تعقیب |
---|---|---|
ماهیت | ماهوی (ورود به ماهیت جرم و مجرمیت) | شکلی (بررسی موانع قانونی، بدون ورود به ماهیت) |
موارد صدور | فقدان دلایل کافی برای انتساب جرم، جرم نبودن عمل ارتکابی | فوت متهم، گذشت شاکی (جرایم قابل گذشت)، عفو عمومی، نسخ مجازات، مرور زمان، توبه، اعتبار امر مختومه، جنون متهم |
مرجع صادرکننده | فقط دادسرا (بازپرس یا دادیار) | دادسرا یا دادگاه (بسته به مرحله) |
اعتبار امر مختومه | فاقد اعتبار مطلق (با دلایل جدید، تعقیب مجدد ممکن است، مگر در مورد جرم نبودن عمل) | دارای اعتبار امر مختومه مطلق (به هیچ وجه تعقیب مجدد ممکن نیست) |
قابلیت اعتراض | فقط توسط شاکی (به دادگاه کیفری دو) | توسط شاکی و در مواردی دادستان (به دادگاه کیفری دو یا تجدیدنظر) |
دلالت بر وضعیت متهم | عدم احراز مجرمیت | عدم امکان قانونی برای ادامه تعقیب، نه لزوماً بی گناهی |
نتیجه گیری
در پیچ و خم های فرآیند دادرسی کیفری، درک صحیح قرارهای قضایی نقش حیاتی در تصمیم گیری و دفاع از حقوق دارد. قرار منع تعقیب و قرار موقوفی تعقیب، دو مسیر متفاوت را برای توقف تعقیب کیفری نشان می دهند که هر یک، با دلایل، ماهیت و آثار حقوقی خاص خود، سرنوشت متفاوتی برای شاکی و متهم رقم می زنند. قرار منع تعقیب، اظهارنظری ماهوی است که بر عدم کفایت دلایل یا جرم نبودن عمل دلالت دارد و در برخی موارد امکان تعقیب مجدد را باز می گذارد. در مقابل، قرار موقوفی تعقیب، تصمیمی شکلی است که به دلیل موانع قانونی صادر می شود و با برخورداری از اعتبار امر مختومه مطلق، پرونده را به طور قطعی مختومه می سازد، بدون آنکه دلالتی بر بی گناهی متهم داشته باشد.
تشخیص دقیق این دو قرار نه تنها برای دانشجویان و حقوقدانان، بلکه برای تمامی افرادی که ممکن است به نوعی با نظام عدالت کیفری درگیر شوند، اهمیت فراوانی دارد. این درک عمیق، به افراد امکان می دهد تا با آگاهی کامل از وضعیت حقوقی خود، گام های بعدی را هوشمندانه تر برداشته و از حقوق خود به بهترین شکل ممکن دفاع کنند. لذا، در مواجهه با این مفاهیم حقوقی، همواره توصیه می شود با وکلای متخصص مشورت شود تا ابهامات برطرف شده و تصمیمات حقوقی صحیحی اتخاذ گردد.