خلاصه کتاب ولایت ولی الله (اثر اسماعیل شفیعی سروستانی)

خلاصه کتاب ولایت ولی الله ( نویسنده اسماعیل شفیعی سروستانی )

کتاب ولایت ولی الله نوشته اسماعیل شفیعی سروستانی، اثری عمیق و بنیادین در تبیین جایگاه ولایت الهی و اولیاءالله است که خواننده را به درکی ژرف از مفاهیم اصلی، استدلال ها و ساختار کلی آن رهنمون می شود. این کتاب، گامی مهم برای درک ابعاد مختلف ولایت در اسلام به شمار می رود.

ولایت، در منظومه فکری و تمدنی اسلام، صرفاً یک مفهوم کلامی یا فقهی نیست؛ بلکه به مثابه جان و روح اعمال انسان و بنیاد هر آنچه او در عرصه فرهنگ و تمدن بنا می کند، شناخته می شود. در حقیقت، هر عمل و گفتار انسان، چه خرد و چه کلان، در هر عصر و زمان، به ولایت بازگشت می کند و شناخت آن به معنای درک بنیاد هر صورت فرهنگی و تمدنی است. این اثر که از مجموعه کتب حریم انتشارات موعود عصر به شمار می رود، با هدف آشنایی عمیق و ریشه ای جوانان با «امر ولایت» نگاشته شده است. مخاطبان این کتاب نه تنها دانشجویان و پژوهشگران علوم اسلامی و مهدویت هستند، بلکه هر فردی که به دنبال آشنایی عمیق تر با مفهوم ولایت از دیدگاه تشیع باشد، می تواند از این اثر بهره مند شود. این خلاصه جامع تلاش می کند تا بدون نیاز به مطالعه کامل کتاب، هسته اصلی مباحث آن را، یعنی تبیین جایگاه ولایت الهی و اولیاءالله، برای خواننده روشن سازد و مرجعی سریع و مفید برای عموم علاقه مندان فراهم آورد.

مقدمه: چرا ولایت؟ آشنایی با کتاب و نویسنده

کتاب «ولایت ولی الله»، شاهکاری از قلم اسماعیل شفیعی سروستانی، از برجسته ترین آثار نشر موعود عصر و مجموعه ی گران سنگ کتب حریم است که با هدف آشنایی ریشه ای و عمیق جوانان با امر ولایت به نگارش درآمده است. این اثر، ولایت را نه تنها یک مفهوم خشک نظری، بلکه به عنوان جوهره و هستی تمدن ها و جان تمامی اعمال انسانی معرفی می کند.

در نگاه اسماعیل شفیعی سروستانی، ولایت همچون ستون فقرات عالم هستی و اساس هر بنای فرهنگی و تمدنی است که انسان در طول تاریخ بنا نهاده است. او تأکید می کند که تمامی کنش ها و واکنش های انسان، از کوچک ترین تصمیمات فردی تا عظیم ترین تحولات اجتماعی، ریشه ای در پذیرش یک ولایت خاص دارد. این کتاب، خواننده را به سفری معرفتی دعوت می کند تا به عمق این حقیقت دست یابد؛ اینکه شناخت ولایت، به معنای شناخت بنیادهای هر تمدن و فرهنگی است که در جهان ریشه دوانده است.

این مقاله تلاشی است برای ارائه خلاصه ای تحلیلی و جامع از کتاب ولایت ولی الله، فراتر از یک معرفی ساده یا فهرست مطالب. در این نوشتار، تلاش بر آن است که خواننده به درکی عمیق و سازمان یافته از مباحث محوری کتاب دست یابد و با هسته اصلی اندیشه های شفیعی سروستانی در زمینه تبیین جایگاه ولایت الهی و اولیاءالله آشنا شود. این سفر معرفتی، برای دانشجویان، پژوهشگران، و هر علاقه مندی به مباحث کلامی، فلسفی، عرفانی، به ویژه در حوزه ولایت و امامت، نقطه آغازی پربار خواهد بود.

تبیین هسته مرکزی: تمایز وَلایت و وِلایت

در قلب مباحث کتاب ولایت ولی الله، تمایز ظریف و در عین حال بنیادین میان دو واژه «وَلایت» (با فتحه) و «وِلایت» (با کسره) قرار دارد. این تمایز، کلید درک بسیاری از مفاهیم عمیق تر در حوزه ولایت و ارتباط انسان با عالم هستی است. «وَلایت» به معنای قرب، دوستی و نزدیکی است؛ همان حس تعلق و محبتی که انسان نسبت به کسی یا چیزی پیدا می کند. این وَلایت، یک ارتباط درونی و باطنی را شکل می دهد. در مقابل، «وِلایت» به معنای سیاست، سرپرستی، خواجگی و زعامت است؛ یعنی جایگاه رهبری، تصرف و فرماندهی بر دیگری. این وِلایت، وجه ظاهری و عملی یک رابطه را نشان می دهد.

کتاب با ظرافت توضیح می دهد که چگونه وَلایت (قرب و دوستی) با وِلایت (سرپرستی و زعامت) پیوند ناگسستنی دارد. این دو، در واقع دو روی یک سکه هستند: وَلایت، باطن وِلایت است و وِلایت، ظاهر آن. این بدان معناست که هرگاه فردی به ولی ای (چه الهی و چه غیرالهی) وَلایت بورزد و با او تقرب جوید، ناگزیر ولایت و سرپرستی او را نیز خواهد پذیرفت و اعمال او در راستای آن ولایت شکل خواهد گرفت.

این پیوند عمیق، تأثیر چشمگیری بر سرنوشت و سیر و سلوک فردی و اجتماعی انسان دارد. پذیرش ولایت الله، فرد را به سوی قرب الهی و سعادت حقیقی رهنمون می شود؛ در حالی که پذیرش ولایت طاغوت (ولایت های غیرالهی)، انسان را در مسیر سقوط و تباهی قرار می دهد. اسماعیل شفیعی سروستانی با این تبیین نشان می دهد که ولایت، نه فقط یک انتخاب فکری، بلکه «نقطه آغازین حرکت انسان» و «سنگ زیر بنای عمل او» است که سرانجام مسیر زندگی او را در عرصه تاریخ تعیین می کند. این مفهوم نشان می دهد که هر حوزه فرهنگی و تمدنی، در واقع نمایانگر ولایت ورزی انسان به ولی ای خاص است؛ زیرا انسان به هر که تقرب جوید و محبتش را بپذیرد، سرپرستی و فرماندهی او را نیز گردن می نهد. بدین ترتیب، تمامی موجودیت و آنچه انسان در زمین برمی کشد، مظهر و محل ظهور ولایت ورزی اوست و شناخت تمدن ها مستلزم شناخت ولی ای است که انسان به او تقرب جسته و ولایتش را پذیرفته است.

مبانی هستی شناختی ولایت: نقشه کلی الهی در خلقت

کتاب «ولایت ولی الله» با نگاهی عمیق به مبانی هستی شناختی، ولایت را در بستر نقشه ی کلی الهی در خلقت بررسی می کند و این مفهوم را نه یک امر اعتباری، بلکه حقیقتی ریشه دار در ساختار عالم معرفی می نماید.

حکمت، پایه خلقت

یکی از بنیادهای اصلی تفکر شفیعی سروستانی، این است که خلقت بر مبنای حکمت الهی است. هیچ بخشی از آفرینش بیهوده و عبث نیست و هر موجودی در جایگاه خود، هدفی متعالی را دنبال می کند. این نگاه، به انسان می آموزد که جهان و هر آنچه در آن است، با نظمی دقیق و حساب شده آفریده شده و بی حکمت بودن، از ساحت قدس الهی به دور است.

هدایت ضروری خلقت حکیمانه

با توجه به حکمت الهی در خلقت، وجود هدایت و هادی برای رسیدن به هدف غایی آفرینش، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. اگر هدف و غایتی در کار باشد، باید راهی برای رسیدن به آن و راهنمایی برای پیمودن آن راه نیز وجود داشته باشد. اینجاست که نقش هدایت و ضرورت وجود اولیاء الهی برجسته می شود.

رهنما و بلد در طی طریق

در مسیر پر پیچ و خم زندگی و سیر و سلوک معنوی، همچون هر سفر زمینی، وجود یک رهنما و بلد (راهنما) حیاتی است. این رهبران و اولیاء الهی هستند که مسیر قرب را برای انسان هموار می کنند و او را از گمراهی باز می دارند. بدون این راهنمایان، پیمودن طریق کمال، ناممکن خواهد بود.

هدف قرب، سیر از صفر تا صد!

اسماعیل شفیعی سروستانی مسیر کمال انسان را سیری از صفر تا صد توصیف می کند؛ یعنی حرکتی مستمر به سوی قرب الهی و دست یابی به تمامی پتانسیل های وجودی. این هدف غایی خلقت انسان است که در آن، تمامی ابعاد وجودی او به شکوفایی می رسد و به منشأ هستی نزدیک می شود. این سیر، نیازمند راهنمایی الهی و پذیرش ولایت است تا بتوان به طور کامل به این مقصد رسید.

مجذوبان سالک و سالکان مجذوب

در مسیر سیر الی الله، دو دسته از انسان ها وجود دارند: مجذوبان سالک و سالکان مجذوب. مجذوبان سالک کسانی هستند که ابتدا جذبه و عنایت الهی آنها را جذب می کند و سپس در مسیر سلوک قرار می گیرند. سالکان مجذوب نیز با مجاهده و سلوک، به تدریج مورد جذبه و عنایت الهی قرار می گیرند. این دو مسیر، با وجود تفاوت در نقطه آغاز، هر دو به یک مقصد، یعنی قرب الهی، می رسند و هر یک با ولایت اولیاء الهی پیوند ناگسستنی دارد.

سلسله مراتب ولایت: جایگاه اولیاء و انبیاء

مبحث سلسله مراتب ولایت، یکی از مهم ترین بخش های کتاب «ولایت ولی الله» است که به تبیین جایگاه های متفاوت ولایت در نظام هستی، از ولایت های جزئی و محدود گرفته تا ولایت کلیه مطلقه الهی می پردازد. این بخش، درکی عمیق از نقش انبیاء و اولیاء در تحقق اهداف الهی را به خواننده می دهد.

ولایت غیرالهی و تصرف، شأن ولی است

اسماعیل شفیعی سروستانی تصریح می کند که تصرف در عالم، از شئونات ولی است، چه آن ولی الهی باشد و چه طاغوتی. ولایت غیرالهی یا ولایت طاغوت نیز نوعی سرپرستی و تصرف است که در جهت خلاف مسیر الهی حرکت می کند. همانطور که انسان با پذیرش ولایت الله به قرب می رسد، با ولایت ورزی به طاغوت نیز تحت سیطره او قرار گرفته و اعمالش رنگ شیطانی به خود می گیرد.

موجودات حامل صفات الهی اند

عالم هستی و تمامی موجودات آن، آینه ای برای بازتاب اسماء و صفات الهی هستند. هر موجودی به میزان ظرفیت خود، جلوه ای از کمالات حق تعالی را نشان می دهد. این حقیقت، زمینه ساز درک مراتب ولایت است، زیرا اولیاء الهی، مظهر اتم و اکمل این صفات اند.

اسباب و ابزار شیطان

در مقابل ولایت الهی، شیطان نیز برای اعمال ولایت خود از اسباب و ابزارهای خاصی بهره می برد. این ابزارها می توانند شامل هواهای نفسانی، فریب ها، وعده های دروغین و هر آنچه انسان را از مسیر حق منحرف کند، باشند. شناخت این مکانیزم ها برای پرهیز از افتادن در دام ولایت غیرالهی ضروری است.

مراتب ولایت اولیا و مراتب نبوت انبیا

در نظام الهی، ولایت و نبوت دارای مراتبی است. انبیاء و اولیاء الهی، هر یک به تناسب جایگاه خود، از ولایتی برخوردارند که به آنها امکان هدایت و سرپرستی بشر را می دهد. این مراتب، به گونه ای سازمان یافته اند که هر یک مکمل دیگری است و در نهایت به ولایت کلیه مطلقه منتهی می شود.

ولایت جزئیه و کلیه

کتاب، ولایت را به دو دسته جزئیه و کلیه تقسیم می کند. ولایت جزئیه به معنای سرپرستی در ابعاد محدود و خاص است، مانند ولایت یک پدر بر فرزند یا یک معلم بر شاگرد. اما ولایت کلیه، ولایتی است که گستره ای فراگیر دارد و بر تمامی ابعاد هستی و انسان احاطه دارد.

شروط ولایت مطلقه و کلیه الهی پیامبر اکرم(ص) و حضرات معصومان

ولایت کلیه مطلقه الهی، خاص پیامبر اکرم (ص) و حضرات معصومان (علیهم السلام) است. این ولایت، شامل تصرف در امور تکوینی و تشریعی، و احاطه بر ظاهر و باطن موجودات است. این جایگاه منحصر به فرد، به دلیل کمالات بی نظیر این بزرگواران و ارتباط بی واسطه آنان با حقیقت الهی است. این ولایت، نتیجه تقرب تام و وَلایت ورزی کامل به ذات حق تعالی است.

منصب امامت و مقام امام

منصب امامت، جایگاهی الهی است که به ائمه اطهار (علیهم السلام) اعطا شده و ادامه دهنده رسالت و اکمال بخش دین است. امام، نه تنها راهنمای بشریت در امور ظاهری است، بلکه واسطه فیض الهی و قلب عالم امکان است. مقام امام، فراتر از مقام یک عالم یا رهبر سیاسی است؛ او مظهر کامل اسماء و صفات الهی و نقطه اتصال خلقت با مبدأ است.

امام، شخصیتی وصف ناپذیر و منحصر در آل محمد(ص)

شفیعی سروستانی بر این نکته تأکید می کند که مقام امام آنچنان رفیع و بی بدیل است که در توصیف نمی گنجد و منحصر به آل محمد (ص) است. این انحصار، به دلیل عصمت، علم لدنی و کمالات ویژه ای است که خداوند به آنان عنایت کرده است. آنان آینه های تمام نمای اسماء و صفات الهی هستند و تجلی گاه ولایت مطلقه حق در عالم.

فضل امام و معکوس سازی مراتب موجودات

فضل و برتری امام، نه تنها بر انسان های عادی، بلکه بر بسیاری از موجودات دیگر نیز سایه افکنده است. کتاب توضیح می دهد که چگونه امام می تواند مراتب موجودات را معکوس سازد، یعنی با تصرف ولایی خود، در سلسله مراتب هستی تأثیر گذاشته و جایگاه موجودات را تغییر دهد. این نشان دهنده قدرت تکوینی عظیم امام و نقش تعیین کننده او در نظام آفرینش است.

آفرینش و جایگاه امام: مراتب خلقت در منظومه الهی ولایی

اسماعیل شفیعی سروستانی در کتاب «ولایت ولی الله»، به تفصیل به آفرینش و جایگاه منحصر به فرد امام در مراتب خلقت می پردازد. این بخش از کتاب، نگاهی عمیق به چگونگی آغاز هستی از منظر ولایی و نقش محوری نور اهل بیت (ع) در این فرایند دارد.

سپهر نورانی خلقت هستی

آفرینش از دیدگاه ولایی، سپهری نورانی است که حقیقت آن بر پایه نور و تجلیات الهی بنا شده است. این نگاه، فراتر از ماده و صورت ظاهر عالم می رود و به حقیقت نورانی و باطنی آفرینش اشاره دارد؛ نوری که منشأ تمامی وجود است و جلوه گاه اسماء و صفات الهی. این نور در حقیقت، حقیقت ائمه اطهار (ع) است.

مخلوق اول

یکی از مباحث محوری در این بخش، تبیین «اولین مخلوق» است. کتاب با استناد به روایات، به اولین مخلوقات اشاره می کند که هر یک به نوعی با نور اهل بیت (ع) پیوند خورده اند:

  1. عقل: به عنوان اولین مخلوق که منشأ درک و معرفت است.
  2. نور نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار: به عنوان حقیقت وجودی و نور اصلی که تمامی خلقت از آن نشأت گرفته است.
  3. نور: به مفهوم کلی، حقیقت نورانی که اصل همه موجودات است.
  4. آب: اشاره به خلقت اولیه از آب که رمز حیات است.
  5. جوهر اخضر: همان قلم نوری که نگارنده سرنوشت هاست.
  6. قلم: به عنوان نمادی از علم و حکمت الهی که همه چیز را رقم می زند.

این دیدگاه تأکید می کند که نور نبی اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) محور اصلی این مخلوقات اولیه بوده و سرچشمه فیض و وجود برای تمامی هستی هستند. این همان پایه اولیه خلقت در دیدگاه ولایی و معرفت به نورانیت است.

آفرینش امام، پیش از دیگر مخلوقات

اسماعیل شفیعی سروستانی با دلایل و روایات متعدد، اثبات می کند که آفرینش امام، پیش از دیگر مخلوقات صورت گرفته است. این تقدم در خلقت، نشان دهنده جایگاه رفیع و محوری امام در نظام هستی است. امام قبل از آغاز آفرینش مادی، به صورت نور و حقیقت وجود داشته است و تمامی خلقت، به واسطه نور آنان شکل گرفته است.

امام معصوم، خلیفه و آینه دار خدا

امام معصوم، نماینده تام الاختیار خداوند بر روی زمین و خلیفه الله است. او آینه ای است که تمامی اسماء الحسنای خداوند متعال را به طور کامل بازتاب می دهد. این مقام خلیفه اللهی، به امام قدرت تصرف تکوینی و تشریعی در عالم را می دهد و او را واسطه فیض الهی برای تمامی موجودات می سازد.

خانه هایی در جایگاه والا و داستان آفرینش، داستان جعل خلیفه

این بخش به مفهوم بیوت النور یا خانه های نورانی اشاره دارد که همان جایگاه رفیع ائمه (ع) است. خلقت انسان، در حقیقت داستانی از «جعل خلیفه» است؛ یعنی هدف از آفرینش، قرار دادن نماینده ای از خداوند بر روی زمین بود که بتواند تمامی صفات الهی را در خود متجلی سازد و واسطه هدایت و رحمت باشد. امام، مردمک دیده آفرینش و کانون هستی است که تمامی خلقت حول محور وجود او می چرخد.

ولایت، در منظومه فکری و تمدنی اسلام، صرفاً یک مفهوم کلامی یا فقهی نیست؛ بلکه به مثابه جان و روح اعمال انسان و بنیاد هر آنچه او در عرصه فرهنگ و تمدن بنا می کند، شناخته می شود.

ولایت و امامت: امانتی الهی و ارتباط با اسماء الحسنا

در کتاب ولایت ولی الله، ولایت و امامت نه تنها به عنوان یک منصب دنیوی یا رهبری صرف، بلکه به عنوان یک امانت الهی عظیم و سنگین معرفی می شود. این بخش از کتاب به طور خاص به ارتباط عمیق و جوهری امام با اسماء الحسنای خداوند متعال و نقش حیاتی او در بقاء و پایداری نظام عالم می پردازد.

ولایت و امامت، امانتی الهی

منصب ولایت و امامت، ودیعه ای است که از سوی خداوند به بهترین بندگانش اعطا شده است. این امانت، شامل مسئولیت سنگینی در هدایت بشریت، حفظ دین و تدبیر امور عالم است. امام در این جایگاه، نه تنها بر جان ها و اعمال انسان ها ولایت دارد، بلکه در سطح تکوینی نیز واسطه فیض الهی است. این بار سنگین، تنها از عهده کسانی برمی آید که به اوج کمالات انسانی رسیده اند و از هرگونه عیب و نقصی مبرا هستند.

اسماء الحسنای خداوند متعال

امام، به دلیل تقرب بی نظیر و کمالات وجودی خود، مظهر اتم و اکمل اسماء الحسنای خداوند متعال است. تمامی صفات جمال و جلال الهی، در وجود امام به کامل ترین وجه تجلی می یابد. به عبارت دیگر، هر صفتی از صفات الهی که در عالم هستی و موجودات بازتاب دارد، در وجود امام به طور کامل و جامع منعکس شده است. این ارتباط عمیق، به امام قدرتی فراتر از حد تصور می بخشد که می تواند در هستی تصرف کند و به عنوان واسطه فیض، فیوضات الهی را به موجودات برساند.

امام، روح عالم و حافظ نظام عالم

شاید یکی از عمیق ترین مفاهیم مطرح شده در کتاب، این باشد که امام نه تنها یک رهبر تشریعی، بلکه روح عالم و حافظ نظام عالم است. وجود امام، علت غایی بقاء هستی و پایداری کائنات است. اگر امام (حجت) در زمین نباشد، زمین اهل خود را فرو می برد و نظام عالم مختل می شود. این نقش تکوینی امام، فراتر از ابعاد ظاهری و تشریعی اوست و به او جایگاهی محوری در کل آفرینش می بخشد. امام، به مثابه قلبی است که خون حیات را در رگ های عالم به جریان می اندازد و بدون او، هستی از هم می پاشد. این باور، اهمیت بی بدیل منصب امامت و ضرورت حضور دائم امام برای بقاء عالم را برجسته می کند.

هدف از آفرینش، قرار دادن نماینده ای از خداوند بر روی زمین بود که بتواند تمامی صفات الهی را در خود متجلی سازد و واسطه هدایت و رحمت باشد. امام، مردمک دیده آفرینش و کانون هستی است که تمامی خلقت حول محور وجود او می چرخد.

مباحث تکمیلی: از بهشت آدم تا عهد عالم ذر

در ادامه مباحث بنیادین، کتاب ولایت ولی الله به سراغ برخی مفاهیم تکمیلی می رود که درک آن ها برای تکمیل پازل شناخت ولایت و جایگاه ولی الله ضروری است. این بخش ها به زوایای خاصی از خلقت و ارتباط انسان با خداوند می پردازند.

بهشت آدم (ع)، بهشتی برزخی

اسماعیل شفیعی سروستانی در کتاب خود به ماهیت بهشت آدم (ع) اشاره می کند و آن را نه بهشت موعود اخروی، بلکه یک «بهشت برزخی» یا بهشت دنیوی می داند. این تبیین، با هدف رفع برخی ابهامات و شبهات درباره خلقت آدم و هبوط او صورت می گیرد. این بهشت، مکانی برای آزمون و آماده سازی آدم برای نقش خلیفه اللهی بر روی زمین بود. این مفهوم، به خواننده کمک می کند تا بهشت اولیه را در چارچوب یک نظام هستی شناختی ولایی درک کند و جایگاه آن را در سیر تکامل انسان بداند. این بهشت، در حقیقت تجلیگاهی از ولایت الهی و مکانی برای آموختن آداب و شرایط ولایت بود.

عهد عالم ذر

یکی دیگر از مباحث مهم تکمیلی، مفهوم عهد عالم ذر است. این پیمان، اشاره به میثاقی دارد که خداوند از تمامی ارواح بشر، پیش از ورود به عالم ماده، برای ولایت خود و ولایت اولیاء الهی گرفته است. در آن «عالم الست»، ارواح انسانی در برابر پروردگار حاضر شدند و شهادت به ربوبیت او و ولایت پیامبر (ص) و ائمه (ع) دادند. این عهد، در حقیقت مبنای ولایت ورزی انسان در عالم دنیاست. به بیان شفیعی سروستانی، پذیرش یا عدم پذیرش این پیمان، تعیین کننده مسیر سعادت یا شقاوت انسان در طول زندگی دنیوی و اخروی اوست. عهد عالم ذر، نه تنها یک رویداد تاریخی در گذشته های دور، بلکه یک حقیقت هستی شناختی است که همواره در ناخودآگاه انسان حضور دارد و بر انتخاب ها و گرایش های او تأثیر می گذارد. این میثاق، سنگ بنای مسئولیت های انسان در قبال ولایت الهی است و نشان می دهد که ولایت، امری فطری و ازلی است که در عمق وجود انسان ریشه دوانده است.

امام، نه تنها یک رهبر تشریعی، بلکه روح عالم و حافظ نظام عالم است. وجود امام، علت غایی بقاء هستی و پایداری کائنات است. اگر امام (حجت) در زمین نباشد، زمین اهل خود را فرو می برد و نظام عالم مختل می شود.

نتیجه گیری: پیام اصلی و جایگاه کتاب ولایت ولی الله

کتاب «ولایت ولی الله» اثر ارزشمند اسماعیل شفیعی سروستانی، فراتر از یک متن کلامی صرف، سفری عمیق به ژرفای مفهوم ولایت است که بنیان های هستی شناختی و تأثیرات عملی آن را بر فرد و جامعه روشن می سازد. شفیعی سروستانی با تبیین دقیق تفاوت وَلایت و وِلایت، نشان می دهد که محبت و قرب به ولی (وَلایت)، ریشه دارترین عامل در پذیرش سرپرستی و زعامت او (وِلایت) است. این پیوند ناگسستنی، محور اصلی درک جایگاه ولایت الله و ولایت اولیاءالله در زندگی انسان است.

پیام محوری این کتاب این است که پذیرش ولایت الهی، تنها مسیر سعادت فردی و بنیاد تمدن حقیقی است. هر آنچه انسان در عرصه وجود بنا می کند، از کوچک ترین اعمال تا بزرگ ترین تمدن ها، متأثر از ولایتی است که به آن گردن نهاده است. امام، به عنوان خلیفه الله و روح عالم، نه تنها واسطه هدایت تشریعی، بلکه محور و حافظ نظام هستی در بعد تکوینی است. شناخت این جایگاه رفیع و بی بدیل، به انسان کمک می کند تا خود را در مسیر صحیح زندگی قرار دهد و از ولایت های طاغوتی که او را از حقیقت دور می کنند، برحذر باشد.

اسماعیل شفیعی سروستانی با این اثر، به خواننده فهمی جامع و عمیق از امر ولایت می بخشد و بسیاری از شبهات پیرامون این موضوع حیاتی را برطرف می سازد. «ولایت ولی الله» نه تنها برای دانشجویان و پژوهشگران، بلکه برای عموم جوانان و علاقه مندان به مباحث ولایت و امامت، یک منبع ارزشمند و راهگشا محسوب می شود. این کتاب، دعوتی است به تأمل بیشتر در مفاهیم مطرح شده و گامی استوار برای شناخت آن ولی کاملی که وجودش، جان هستی و روح عالم است. امید است با مطالعه این اثر و تفکر در مفاهیم آن، گام های موثری در مسیر ولایت الهی و شناخت ولی عصر (عج) برداشته شود.

دکمه بازگشت به بالا