تلقی اروپاییان از بیداری چیست؟

اروپا در حالی از بیداری راهبردی سخن می گوید که مصداق این بیداری را نه در «گذار واقعی از آمریکا» بلکه در «تنظیم روابط خود با آن سوی آتلانتیک» جست و جو می کند.
خبرگزاری آنا- گروه سیاسی: متعاقب پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مقامات اروپایی از کلیدواژه ای تکراری تحت عنوان «لزوم بیداری» در مواضع و اظهارات خود استفاده می کنند.
در یکی از تازه ترین این موارد ژان-نوئل بارو وزیر خارجه فرانسه از نشست کشور های اروپایی در لندن در حمایت از اوکراین و رئیس جمهوری این کشور به عنوان نشانۀ بیداری بخشی از اروپا یاد کرد که به گفتۀ او تاکنون از پذیرش واقعیت ها خودداری کرده است.
به گفتۀ وزیر امور خارجۀ فرانسه این دسته از کشور ها از اکنون متقاعد شده اند که اروپا باید از این پس دفاع و امنیت خود را مستقل از آمریکا و به تنهایی تأمین کند.
در نشست لندن سران پانزده کشور اروپایی بار دیگر پشتیبانی خود را از اوکراین و حمایت نظامی از این کشور در مقابل حمله روسیه اعلام کردند.
اما سوال اصلی اینجاست که تلقی مقامات اروپایی از بیداری در برابر آمریکا چیست؟ آیا منظور آنها از بیداری گفتار درمانی موقت برای آرام ساختن زلنسکی نیست؟
همگان به یاد دارند که در دور اول ریاست جمهوری ترامپ نیز امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه چندین بار در مواضع ظاهری خود از بیداری اروپا و حتی لزوم تشکیل ارتش مستقل اروپایی به موازات ناتو خبر داد اما در پشت پرده خود به مهره ای جهت تکمیل استراتژی فشار حداکثری در قبال کشور های مخالف آمریکا تبدیل شد.
در جریان تحولات خونین جنگ غزه نیز اوج وقاحت و همراهی اروپاییان با رژیم اشغالگر قدس و آمریکا را در نسل کشی فلسطینیان شاهد بودیم.
اکنون اروپاییان در حال گول زدن خود و افکار عمومی کشورهایشان هستند! آنها در حالی از بیداری راهبردی سخن می گویند که مصداق این بیداری را همچنان نه در «گذار واقعی از آمریکا» بلکه در «تنظیم روابط خود با آن سوی آتلانتیک» جست و جو می کنند.
ترسیم دوگانه دموکرات-جمهوری خواه از سوی سران اروپایی نشان می دهد که آنها با اصل مسئله که بازی در زمین آمریکاست مشکلی ندارند و صرفا خواستار بازتعریف مواضع دولت ترامپ بر مبنای منفعت حداقلی اعضای اروپایی ناتو هستند؛ خواسته ای که رئیس جمهور آمریکا حتی حاضر به پاسخ دهی به آن نیز نیست!
این بدترین حقارتی است که اروپاییان با آن مواجه شده اند؛ حقارتی که سطح آن از ماجرای اخراج علنی زلنسکی از کاخ سفید و در مقابل چشم خبرنگاران کمتر نیست.
بیداری واقعی در اروپا زمانی رخ می دهد که سیاستمداران قاره سبز استراتژی خود را بر مبنای جدایی مطلق از آمریکا تعریف کنند؛ موضوعی که تحقق آن از عهده سیاستمداران آماتور و متزلزل کنونی در اروپا مانند اورزلا فن در لاین رئیس کمیسیون اروپا مکرون و دیگران خارج است.