چرا کشورهای خلیج فارس خواستار اعزام حافظان صلح به غزه هستند؟
تقریبا ۹ ماه است که کشورهای حاشیه خلیج فارس در تلاشند تا از هرگونه دخالت یا اقدام در جنگ غزه خودداری کنند و مانع گسترش پیامدهای آن در سرتاسر منطقه شوند.
به گزارش دانا نیوز، در حال حاضر به نظر میرسد برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس به تدریج به سمت خط مقدم جنگ از طریق پیوستن به نیروهای حافظ صلح تحت حمایت ایالات متحده در دوران پس از جنگ، نزدیکتر میشوند. نیروهای حافظ صلح میتوانند «پوشش آرایشی» برای این گروه باشد تا قدرت ماندگاری خود را نشان دهند.
پایگاه خبری «میدل ایست آی» در گزارشی مینویسد: هفته گذشته امارات متحده عربی برای دومین بار در ماه خواستار استقرار نیروهای چندملیتی در غزه برای ایجاد امنیت پس از انعقاد توافق آتشبس شد؛ تصمیمی که تغییر موضع قابلتوجهی را برای این کشور به همراه داشت زیرا امارات در ماه مه با ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر کمک به اداره نوار غزه، شدیدا مخالفت کرده بود.
یک مقام آمریکایی به پایگاه خبری «میدل ایست آی» میگوید: «بحرین هم به طور مخفیانه چراغ سبزی نشان داده که در این ماموریت شرکت خواهد کرد و احتمالا شاهد حضور افسران و درجهداران ارشد از اتباع خلیج فارس در نوار غزه و همکاری آنها با نیروهای امنیتی فلسطینی خواهیم بود.»
این پایگاه خبری مستقر در بریتانیا تاکید میکند: «اگر کشورهای خلیج فارس وارد غزه شوند، تغییر عمیقی برای منطقه به همراه خواهد داشت و خانوادههای سلطنتی این کشورها را وارد موقعیت نامعلومی میکند.»
این کشورهای نفتخیز دههها بود که تلاش میکردند تا از دخالت در درگیری اسرائیل – فلسطین جلوگیری کرده و بیشتر بر کشورهای عربی دیگر نظیر لیبی، سوریه و یمن متمرکز شوند اما آنها اخیرا توجه خود را به رشد اقتصادی در داخل کشورهایشان معطوف کردهاند.
چرخش کشورهای خلیج فارس به صحنه اسرائیل-فلسطین
تحلیلگران میگویند: «اما حملات هفتم اکتبر و تهاجم خونین اسرائیل به غزه، موجب شد تا کشورهای خلیج فارس همانند ایالات متحده به صحنه اسرائیل-فلسطین بازگردند.»
«یاسمین فاروق» کارشناس حوزه خلیج فارس در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی در یک رویداد مجازی توسط اندیشکده «چتم هاوس» گفت: «پیش از هفتم اکتبر، عربستان سعودی مشتاق نبود در مناسبات سیاسی و داخلی فلسطین و اینکه چگونه اداره میشود، دخالت کند. اما عربستان اکنون به جزئیات این مسئله علاقهمند شده است.»
میدل ایست آی مینویسد: «امارات و بحرین به نکات دیپلماتیک در واشنگتن توجه میکنند و از این طریق وعده پیوستن به نیروهای حافظ صلح در غزه را میدهند اما همچنان که این جنگ ادامه مییابد، کمتر در معرض چنین کاری قرار میگیرند.»
«پاتریک تروس» سفیر سابق آمریکا در قطر به میدل ایست آی گفت: «این اهرمی است برای اینکه اسرائیلیها را نسبت به آتشبس متقاعد کنند. کشورهای خلیج فارس احمق نیستند تا سربازانی را به غزه اعزام کنند که با حماس بجنگند. آنها در عین حال راهی مجانی را برگزیدهاند تا دوستانی را در واشنگتن پیدا کنند.»
عربستان سعودی وعده عادی سازی با تلآویو را به معاهده دفاعی و همکاری در انرژی هستهای با آمریکا مشروط کرده و به نظر می رسد این گفتگوها با آماده شدن ایالات متحده برای انتخابات ۲۰۲۴ متوقف شده است، اما احتمالاً در دستور کار دولت جدید جمهوری خواه یا دموکرات قرار خواهد گرفت.
امارات یکی از شرکای کلیدی آمریکا در مبارزه با تروریسم است، اما این روابط به دلیل ادعاهای آمریکا مبنی بر استفاده روسیه از دبی برای دور زدن تحریم های غرب و اینکه در زمینه همکاری های فنی و نظامی به چین بسیار نزدیک است، تیره شده است. دولت بایدن فروش F-۳۵ به امارات متحده عربی را به دلیل نگرانی در مورد چین متوقف کرد.
البته جنگ غزه در خلأ رخ نمی دهد. دیپلماتها و روسای اطلاعاتی همچنان در حال انعقاد یک معامله در دیگر جبههها هستند. به عنوان مثال، گفتگوها در مورد یک نیروی حافظ صلح همزمان با گفتگوها بین امارات متحده عربی و ایالات متحده در مورد اینکه چه کسی هزینه ارتقاء پایدار پایگاه هوایی الظفره رابپردازد، جریان دارد.
به نوبه خود، قطر توافقنامه ۱۰ ساله جدیدی را برای تمدید حضور نظامی ایالات متحده در پایگاه العدید به دلیل میانجیگری بین حماس و اسرائیل، روی میز مذاکره دارد. حتی بحرین کوچک که محل استقرار ناوگان پنجم ایالات متحده است، لیست آرزوهایی برای واشنگتن دارد.
دیوید شنکر، یک مقام ارشد سابق ایالات متحده که اکنون در موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک است، به میدل ایست آی گفت: بحرین از توافق ابراهیم چیزی به دست نیاورد و امارات در قرارداد F-۳۵ ضرر کرد. واشنگتن باید انگیزههایی برای پیوستن به یک نیروی حافظ صلح فراهم کند. کشورهای حاشیه خلیج فارس این گونه فکر می کنند».
کشورهای حاشیه خلیج فارس همچنین در حال چانه زنی برای ایجاد موقعیتی پس از جنگ در نوار غزه هستند که امیدوارند از منافع آنها محافظت کند.
امارات متحده عربی در مورد گفتگوها علنیترین بوده است – تعیین شرایطی که شامل آتش بس، کاهش محاصره اسرائیل در نوار غزه و دعوت به اعزام نیرو از یک تشکیلات خودگردان فلسطینی اصلاح شده است. آخرین پیش شرط به جاه طلبیهای گستردهتر امارات اشاره دارد.
در حالی که امارات متحده عربی رهبری دعوت به نیروی حافظ صلح را بر عهده میگیرد، عربستان سعودی بار دیگر بر اهمیت راه حل دو دولتی تاکید کرده است. فیصل بن فرحان، وزیر خارجه سعودی، در ماه مه از این موضع دفاع کرد و گفت: «اسرائیل نمیتواند تصمیم بگیرد که آیا فلسطینیها حق تعیین سرنوشت دارند یا نه».
درجاتی از رقابت بین عربستان سعودی، امارات و قطر در حال ظهور است. این اختلافات به شکافهایی برمی گردد که خلیج فارس را در پی بهار عربی به آشوب کشاند.
برای بیش از یک دهه، قطر میزبان رهبران سیاسی حماس بوده است. این کشور همچنین از آرمان فلسطین در شبکه خبری الجزیره دولتی خود دفاع کرده و کشورهای حاشیه خلیج فارس را در ارائه کمک به فلسطینیان محاصره شده در غزه رهبری کرده است. حمایت صریح قطر از فلسطین با تصمیمات بعدی امارات متحده عربی و بحرین برای عادی سازی روابط با اسرائیل بر اساس توافقنامه ابراهیم مورد حمایت ایالات متحده، به شدت در تضاد است.
مایکل میلشتاین، رئیس سابق امور فلسطین در سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی می گوید: برای امارات متحده عربی، نقش اصلی در غزه به این معنی است که میتوانند قطر را از صحنه فلسطین بیرون برانند. امارات میخواهد DNA میدان فلسطین را تغییر دهد، اما آنها سادهلوح نیستند.
با وجود تنشهای طولانی، خاورمیانه ۲۰۲۴ همان منطقهای نیست که در دوران بهار عربی بود، زمانی که قدرتهای خلیج فارس بر سر ماهیت حکمرانی با هم رقابت می کردند. امروز، عربستان سعودی، قطر و امارات همگی در تلاش هستند تا اقتصاد خود را به دور از وابستگی به انرژی متنوع کنند.
تروس می گوید: این ادعا که خلیج فارس از خلاء غزه و بازگشت حماس به حکومت میترسد، ترسی کاملاً اغراقآمیز در غرب و اسرائیل است. ترس بزرگتر در میان حاکمان خشم مردم آنها از بمباران فلسطینیان توسط اسرائیل است.
خانواده سلطنتی خلیج فارس ماهها حمله اسرائیل به نوار غزه را تماشا کردند، اما حماس دوباره از زیر آوار بیرون آمد و حملات چریکی تماشایی را علیه اسرائیل انجام داد. کارشناسان می گویند، آنچه در میان دلالان قدرت و روسای اطلاعات خلیج فارس اتفاق می افتد، به دور از حاشیه راندن حماس، ممکن است پذیرش حماس باشد.
السیف، استاد دانشگاه کویت میگوید: «روایت اسرائیل و خلیج فارس در مورد نیروهای حافظ صلح بسیار متفاوت است. کشورهای حاشیه خلیج فارس می دانند که نقش محوری در بازسازی غزه خواهند داشت و به همین دلیل است که کشورهای حاشیه خلیج فارس باید در روز بعد نقش پررنگ تری را ایفا کنند تا در هماهنگی با فلسطینی ها و جامعه بین المللی به یک قطعنامه دائمی برسند.
سیف معتقد است: حاکمان خلیج فارس می دانند که در صورت اعزام نیروهای حافظ صلح با حماس بر سر “قوانین شفاف تعامل” درگیر خواهند شد. حماس علناً حضور هر نیروی بینالمللی در غزه را رد کرده است، اما میگوید که از تشکیل دولت واحد فلسطینی در غزه حمایت خواهد کرد. هفته گذشته، این گروه در توافقی با میانجیگری چین با فتح، موافقت کرد.
برای امارات، یکی از مزایای دحلان، رهبر سابق فتح این است که وی با مقامات حماس روابط دارد. یک تحلیلگر فلسطینی گفت که حماس ممکن است اجازه ورود یک نیروی حافظ صلح عربی به غزه را به نفع خود ببیند. حماس بیشتر از تشکیلات خودگردان فلسطین عباس پذیرای نیروهای حافظ صلح خواهد بود.
حماس میگوید هیچ برنامهای برای خلع سلاح مبارزان گردانهای القسام خود ندارد و مقامهایی که با مذاکرات درباره نیروی حافظ صلح آشنا هستند میگویند امارات و بحرین هیچ برنامهای برای خلع سلاح این گروه ارائه نکردهاند.
یک مقام ارشد آمریکایی گفت: «غزه به سمت حماس ۲ می رود. حماس به چیزی شبیه حزبالله تبدیل میشود. کسانی که از خلاء قدرت در غزه صحبت می کنند دچار توهم هستند. حماس قدرت غالب در غزه است. حتی اگر نیروهای حافظ صلح وارد شوند.
انتهای پیام